Betrayal p2
که یهو به گوشیم پیام امد خر ذوق شدم از طرف جیمین بود لبخند زدم و باز کردم با دیدنش لبخندم محو شد این این جیمینه
چـ چـ چرا لخته اون دختر منشیشه اون چرا لخته اینا اینا که گوشیم پرت کردم گوشیم شکست (خاککک) شروع کردم به گریه کردن در اتاق زده شد
ات. بیا تو
بورا. مـ مـ مامانی چرا گریه میکنی(گریه)
ات. عشق مامان گریه نمکنم بدو برو وسایلتو جمع کن میریم پیش داییت
بورا. دایم؟ من دایی دارم؟
ات. هوم بدو
بورا. بابا چی
ات. اسمشو هم نیار فهمیدی(داد)
بورا. چرا سرم داد میزنی(گریه)
ات. خاک به سرم.. عزیزم ببخشید عصبی بودم
بورا. بخشیدم میرم اماده شم
ویو یونا
از خواب بیدار شدم دیدم جیمین بغلم خوابیده لخته اخ بمیرم براش ددی سکسی من اخرش که من براتو میشم از فرصت استفاده کردم گوشیش که تو جیب کتم بود رو برداشتم یکم پتو رو پایین اوردم که بدن لختمو معلوم بشه یه سلفی گرفتم فرستادم به ات ایش ایش چی سیوش کرده Myloveنه نه نمیشه میخواستم اسم خودمو اینطوری سیو کنم که تکون خورد سریع گوشیو گذاشتم کنار خودمو به خواب زدم
ویو جیمین
با سردرد بیدار شدم دیدم که بدنم لخته یکم دور ورمو انالیز کردم دیدم این هرزه پیشمه لخته یه دفعه یاد دیشب افتادم من چه غلطی کردم وای نههه من به ات خیانت کردم امکان نداره که یهو هرزه بیدار شد
یونا. اوممم صبح بخیر ددی
جیمین. هن؟ ددی؟
یونا. ددی دیشب خیلی وحشی بودیااا
جیمین. زد به شکم یونا که از تخت افتاد زمین(اخیشش دلم خنک شد)
یونا. ایی دلم اییی
جیمین. هه نقش بازی نکن تو باکره نبودی
یونا. چـ چـ چی تو میدونستی؟
جیمین. هوم یادمه با نگهبان شرکتم رابطه داشتی حتی با هر کسی که میخواست باهامون قرار داد بنویسه هم رابطه داشتی(این دختره هرکیو میدید میداد فقط😐😂)
یونا. ولی من هیچ کسو به اندازه تو دوس ندارم
جیمین. از کنار کشو که داخلش قرص زد بارداری بود رو در اوردم(حالا نمیدونم از کجا اوردمش🤣) گفتم بیا بخورش
یونا. عمرا من میخوام باهات ازدواج کنم
جیمین. رفتم جلوی صورتش که فک کرد میخوام ببوسمش چشماشو بست که سریع یه سیلی به صورتش زدم ایی دستم گز گز شد که بزو دارو رو خوردش دادم
جیمین. قورتش بده تا نکشتمت
یونا قورتش داد
جیمین بلند شد رفت گوشیشو از رو کاناپه برداشت لباسشوپوشید رفت سوار ماشین شد رفت به سمت خونه
ویو ات
اماده شدم یه بیلط فوری گرفتم به سمت ترکیه(اینجارو خودم میشناسم بخاطر همین انتخاب کردم)
رفتم فرودگاه یادم افتاد گوشیم شکسته رفتم تو فرودگاه یه گوشی فروشی بود از اونجا خریدم یه سیم کارت هم داشتم اونو گذاشتم تا جیمین نفهمه کجا ردیابیم نکنه اما میتونم بدون بودنش زندگی کنم؟
که صدامون زدن رفتیم سوار هواپیما شدیم وای 13ساعت راه داره
ادامه دارد..
حمایت کنید🥺♥
چـ چـ چرا لخته اون دختر منشیشه اون چرا لخته اینا اینا که گوشیم پرت کردم گوشیم شکست (خاککک) شروع کردم به گریه کردن در اتاق زده شد
ات. بیا تو
بورا. مـ مـ مامانی چرا گریه میکنی(گریه)
ات. عشق مامان گریه نمکنم بدو برو وسایلتو جمع کن میریم پیش داییت
بورا. دایم؟ من دایی دارم؟
ات. هوم بدو
بورا. بابا چی
ات. اسمشو هم نیار فهمیدی(داد)
بورا. چرا سرم داد میزنی(گریه)
ات. خاک به سرم.. عزیزم ببخشید عصبی بودم
بورا. بخشیدم میرم اماده شم
ویو یونا
از خواب بیدار شدم دیدم جیمین بغلم خوابیده لخته اخ بمیرم براش ددی سکسی من اخرش که من براتو میشم از فرصت استفاده کردم گوشیش که تو جیب کتم بود رو برداشتم یکم پتو رو پایین اوردم که بدن لختمو معلوم بشه یه سلفی گرفتم فرستادم به ات ایش ایش چی سیوش کرده Myloveنه نه نمیشه میخواستم اسم خودمو اینطوری سیو کنم که تکون خورد سریع گوشیو گذاشتم کنار خودمو به خواب زدم
ویو جیمین
با سردرد بیدار شدم دیدم که بدنم لخته یکم دور ورمو انالیز کردم دیدم این هرزه پیشمه لخته یه دفعه یاد دیشب افتادم من چه غلطی کردم وای نههه من به ات خیانت کردم امکان نداره که یهو هرزه بیدار شد
یونا. اوممم صبح بخیر ددی
جیمین. هن؟ ددی؟
یونا. ددی دیشب خیلی وحشی بودیااا
جیمین. زد به شکم یونا که از تخت افتاد زمین(اخیشش دلم خنک شد)
یونا. ایی دلم اییی
جیمین. هه نقش بازی نکن تو باکره نبودی
یونا. چـ چـ چی تو میدونستی؟
جیمین. هوم یادمه با نگهبان شرکتم رابطه داشتی حتی با هر کسی که میخواست باهامون قرار داد بنویسه هم رابطه داشتی(این دختره هرکیو میدید میداد فقط😐😂)
یونا. ولی من هیچ کسو به اندازه تو دوس ندارم
جیمین. از کنار کشو که داخلش قرص زد بارداری بود رو در اوردم(حالا نمیدونم از کجا اوردمش🤣) گفتم بیا بخورش
یونا. عمرا من میخوام باهات ازدواج کنم
جیمین. رفتم جلوی صورتش که فک کرد میخوام ببوسمش چشماشو بست که سریع یه سیلی به صورتش زدم ایی دستم گز گز شد که بزو دارو رو خوردش دادم
جیمین. قورتش بده تا نکشتمت
یونا قورتش داد
جیمین بلند شد رفت گوشیشو از رو کاناپه برداشت لباسشوپوشید رفت سوار ماشین شد رفت به سمت خونه
ویو ات
اماده شدم یه بیلط فوری گرفتم به سمت ترکیه(اینجارو خودم میشناسم بخاطر همین انتخاب کردم)
رفتم فرودگاه یادم افتاد گوشیم شکسته رفتم تو فرودگاه یه گوشی فروشی بود از اونجا خریدم یه سیم کارت هم داشتم اونو گذاشتم تا جیمین نفهمه کجا ردیابیم نکنه اما میتونم بدون بودنش زندگی کنم؟
که صدامون زدن رفتیم سوار هواپیما شدیم وای 13ساعت راه داره
ادامه دارد..
حمایت کنید🥺♥
۱۹.۱k
۳۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.