عشق سخت
part ¹³
تهیونگ:
صبح بلند شدم و صبحانمو خوردم و با شرکت ا.ت هماهنگ کردم که برم چون قرار بود قرارداد مون رو فسق کنم ، نمیخوام دیگه باهاش در ارتباط باشم و بهش فکر کنم ، اون الان زن یکی دیگه بود .
داشتم اماده میشدم که گوشیم زنگ خورد نگاه کردم دیدم شرکت ا.ت هست ، تعجب کردم و گوشی رو برداشتم
& سلام ، بله بفرمایید
جیسو: سلام خوبید، ببخشید آقای کیم برای خانم پارک کار مهمی پیش آمده ، امروز نمیان لطفاً فردا تشریف بیارید
& اوه باشه ، خدافظ
جیسو : خدافظ
یعنی چکاری براش پیش آمده ، کنجکاو شده بودم چون ا.ت آدمی نبود که جلسه کنسل کنه
استایلمو عوض کردم ( عکسشو میزارم) و از خونه زدم بیرون و رفتم نزدیک شرکت جایی که دیده نشم ایستادم
......…............................…
ا.ت:
یه لباس مشکی ( عکسشو میزارم) پوشیدم و رفتم دم شرکت دنبال جیسو و زنگ زدم شوگا
/ سلام خوبی
شوگا: سلام
/ من امروز دیر میام خونه
شوگا: باشه ، فعلا
/ بای
تهیونگ:
صبح بلند شدم و صبحانمو خوردم و با شرکت ا.ت هماهنگ کردم که برم چون قرار بود قرارداد مون رو فسق کنم ، نمیخوام دیگه باهاش در ارتباط باشم و بهش فکر کنم ، اون الان زن یکی دیگه بود .
داشتم اماده میشدم که گوشیم زنگ خورد نگاه کردم دیدم شرکت ا.ت هست ، تعجب کردم و گوشی رو برداشتم
& سلام ، بله بفرمایید
جیسو: سلام خوبید، ببخشید آقای کیم برای خانم پارک کار مهمی پیش آمده ، امروز نمیان لطفاً فردا تشریف بیارید
& اوه باشه ، خدافظ
جیسو : خدافظ
یعنی چکاری براش پیش آمده ، کنجکاو شده بودم چون ا.ت آدمی نبود که جلسه کنسل کنه
استایلمو عوض کردم ( عکسشو میزارم) و از خونه زدم بیرون و رفتم نزدیک شرکت جایی که دیده نشم ایستادم
......…............................…
ا.ت:
یه لباس مشکی ( عکسشو میزارم) پوشیدم و رفتم دم شرکت دنبال جیسو و زنگ زدم شوگا
/ سلام خوبی
شوگا: سلام
/ من امروز دیر میام خونه
شوگا: باشه ، فعلا
/ بای
۳.۴k
۲۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.