پارت ۵ فیک فقط به من نگاه کن
#جیمین
رفتیم تو بیمارستان نمیدونم چرا دلم مث سیر و سرکه میجوشید
شماره اتاقو پرسیدم با پسرا رفتیم تو اتاق
دخترا داشتن ازش تو خواب عکس میگرفتن😐
جیمین:یاااا چیکار میکنین😐
دخترا :عهه شما اومدین؟😨😅
جین:آره فقط چرا داشتین ازش عکس مینداختین؟
لیسا:آخه نگاش کن تو خواب چه کیوته🥺🥺
نگاه ما رف روی رزی
واااقعا کیوت شده بود تو خواب
نمیدونم چرا ولی احساس خوبی از اینکه بقیه نگاش کنن نداشتم پس بحثو عوض کردم
جیمین:آممم خب کی بهوش میاد؟
جنی:پرستار گف الاناس که بهوش بیاد
#رزی
صدای صحبت بالای سرم میومد
چشامو آروم باز کردم
نور اذیتم میکرد اما بعد یه مدت عادت کردم
آدمای بالا سرمو نمیشناختم
یهو همه چیز اومد جلوی چشمام
نه نه واقعیت نداره
رزی:جییییغغغ
کوک:عه چیشد😨
جیمین:وای به هوش اومد
رزی:مامااااننن باباااا میسوووو نهههه این یه خوابهههع😭😭😭😭
دخترا:😢😢😢😭😭😭
جیمین:رزی آروم باش اینجوری چیزی درست نمیشه😢
رزی:نمی خوااام نمیخوام آروم باشممم همه ی عزیزام مردننن😭😭😭😭
جیمین:رزی ما کنارتیم ما بهت کمک می کنیم انتقام اونا رو بگیری
رزی:انتقام؟😢
جیمین:آره اونا یه باند تبهکارای حرفه این اگه تو عضو گروه ما شی میتونیم همشونو دستگیر کنیم
رزی:قبوله😢💔
همه:😃
جیسو:خب اول از همه باید باهامون آشنا شی من جیسوعم
لیسا:من لیسام
جنی:منم جنی
جیمین:من جیمینم رئیس این گروه
کوک:من کوکم مث خودت تازه واردم خیلی وقت نیس اومدم😉
ته:منم تهم
جین:منم که نیاز به معرفی ندارم ورلد واید هندسامم😎
همه به غیر از جیسو:وای خدا جین از دست تو🤣
جیسو:واقعا نمی فهمم کی میخوای دس از این مسخره بازیا برداری😒
جین:منم نمی فهمم تو کی میخوای دست از ضد حال زدن به من برداری😒💔
رفتیم تو بیمارستان نمیدونم چرا دلم مث سیر و سرکه میجوشید
شماره اتاقو پرسیدم با پسرا رفتیم تو اتاق
دخترا داشتن ازش تو خواب عکس میگرفتن😐
جیمین:یاااا چیکار میکنین😐
دخترا :عهه شما اومدین؟😨😅
جین:آره فقط چرا داشتین ازش عکس مینداختین؟
لیسا:آخه نگاش کن تو خواب چه کیوته🥺🥺
نگاه ما رف روی رزی
واااقعا کیوت شده بود تو خواب
نمیدونم چرا ولی احساس خوبی از اینکه بقیه نگاش کنن نداشتم پس بحثو عوض کردم
جیمین:آممم خب کی بهوش میاد؟
جنی:پرستار گف الاناس که بهوش بیاد
#رزی
صدای صحبت بالای سرم میومد
چشامو آروم باز کردم
نور اذیتم میکرد اما بعد یه مدت عادت کردم
آدمای بالا سرمو نمیشناختم
یهو همه چیز اومد جلوی چشمام
نه نه واقعیت نداره
رزی:جییییغغغ
کوک:عه چیشد😨
جیمین:وای به هوش اومد
رزی:مامااااننن باباااا میسوووو نهههه این یه خوابهههع😭😭😭😭
دخترا:😢😢😢😭😭😭
جیمین:رزی آروم باش اینجوری چیزی درست نمیشه😢
رزی:نمی خوااام نمیخوام آروم باشممم همه ی عزیزام مردننن😭😭😭😭
جیمین:رزی ما کنارتیم ما بهت کمک می کنیم انتقام اونا رو بگیری
رزی:انتقام؟😢
جیمین:آره اونا یه باند تبهکارای حرفه این اگه تو عضو گروه ما شی میتونیم همشونو دستگیر کنیم
رزی:قبوله😢💔
همه:😃
جیسو:خب اول از همه باید باهامون آشنا شی من جیسوعم
لیسا:من لیسام
جنی:منم جنی
جیمین:من جیمینم رئیس این گروه
کوک:من کوکم مث خودت تازه واردم خیلی وقت نیس اومدم😉
ته:منم تهم
جین:منم که نیاز به معرفی ندارم ورلد واید هندسامم😎
همه به غیر از جیسو:وای خدا جین از دست تو🤣
جیسو:واقعا نمی فهمم کی میخوای دس از این مسخره بازیا برداری😒
جین:منم نمی فهمم تو کی میخوای دست از ضد حال زدن به من برداری😒💔
۱۱.۲k
۲۸ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.