خیله خب جونم براتون بگه نظر بدیدا این رمانی که نوشتم هیجا
خیله خب جونم براتون بگه نظر بدیدا این رمانی که نوشتم هیجانی بالاس داستان ی دختره که تصادفی گم میشه و توی تجویزی که ۱۷ سالگی بهش میشه ی دوقلو بدنیا میاره حالا واسه کی نمیگم ؟(البته که میدونید ) و دوقلوهاش اره همون دوقلو ها و ادامه دارد [ اوففففف داستانش مثل بلادی مریه ؛/ ] ( راستی این رمان از ۳ تا از خوابام و دوتا از واقعیت های زندگیم الهام گرفته شده که همون اولش اشاره میشه دیگه همون اول داستان کلا خودش ی فلسفه جداگانه داره ) امیدوارم خوشتون بیاد عاشقتونم فعلااااا^-^
۱.۸k
۱۳ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.