بر رخت دستی بکش دیوانه کن مهتاب را
بر رخت دستی بکش دیوانه کن مهتاب را
گیره از مو باز کن محصور کن شب تاب را
ریزه ریزه خنده کن در زیر تاب خرمنت
مست کن با خنده ات این عاشق بی تاب را
چشم هایت موج آتش، رنگ سرخی از غروب
پس بزن چشمک ، رها کن شعله ی در آب را
رقص کن با ناز و غمزه ، ای کمر باریک من
در نمازم آمدی آوار کن محراب را
مهربانم! بی صدا در خواب من گم می شوی
کاش بیدارش کنی این خسته ی در خواب را
گیره از مو باز کن محصور کن شب تاب را
ریزه ریزه خنده کن در زیر تاب خرمنت
مست کن با خنده ات این عاشق بی تاب را
چشم هایت موج آتش، رنگ سرخی از غروب
پس بزن چشمک ، رها کن شعله ی در آب را
رقص کن با ناز و غمزه ، ای کمر باریک من
در نمازم آمدی آوار کن محراب را
مهربانم! بی صدا در خواب من گم می شوی
کاش بیدارش کنی این خسته ی در خواب را
۱.۱k
۱۳ شهریور ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.