12
پارت ۱۲
( حمایتا خیلی کم شده اگه این پارت هم حمایت کم باشه دیگه فیک نمیزارم و با حمایت کردنتون به ادم انرژی بدین ... مرسی)
ته : اها خب ....
کوک : خب ؟
ته : خب منم دوسش دارم چیکار کنم
کوک : یه بار دیگه بگووو
ته : دوسش .... دارم
کوک : منم دوسش دارم
ته : خب ؟؟
کوک : چرا میخوای باهاش بری سر قرار
ته : دوست دارم
کوک : جواب بدهههه
ته : میخوام نشون بدم میتونم براش بهترین باشم
کوک : واقعا فک میکنی با توعه دختر باز رل میزنه ؟؟
ته : من دختر بازم یا تو ؟
کوک : تو .... یادته با لینا ( دختر خاله ته ) چقدر لا...س میزدی ؟
و تو بار چند نفر زیر.....
ته : باشه فهمیدمم. فقط چنتا قرار همین اگه مطمئن شدم بهش اعتراف میکنم
کوک : ببین اصن بهت محل میزاره بدبخت
ته : میخوای زنگ بزنیم ببینیم ؟؟؟ به کی محل میزاره ؟؟
کوک : اوکیه
ته : زنگ میزنم ...
ات ویو :
رسیدیم خونه سوبین کار داشت رفت من خونه تنها بودم که دیدم تهیونگ بهم زنگ زد جواب دادم
مکالمه :
ته : سلام
ات : هیی سلام خوبی ؟
ته : مرسی راجب قرار ......
ات : امروز آزادم و فردا فقط یه ساعت وقت دارم
ته : پس امروز ساعت ۵ میبینمت
ات : اوکی میبینمت
ات ویو :
با تهیونگ حرف زدم و که بعد چند دیقه کوک زنگ زد
اینا چرا اینقدر عجیبن
مکالمه :
ات : جانم؟؟
کوک : خوبی؟
ات : آره
کوک : امروز وقت داری
ات : عایی نه ببخشید با ت.....
کوک : اوکی باشه فردا چی ؟
ات : فردا فقط چند ساعت وقتم آزاده
کوک : فردا میام دنبالت
ات : اوکی خدافظ
ات ویو :
واییییییییییی دو روز پشت سر هم یا دوتا پسر قرار دارمممممم
فقط انتخاب سخته عایششش
چی بپوشممممم
ساعت ۴ عه فقط یک ساعت وقت دارم
رفتم حموم اومدم موهامو اتو کشیدم و باز گذاشتم کت چرم مشکی با شلوارش که بگ مانند بود پوشیدم زیرش که کراپ سفید که بعد چند دیقه تهیونگ زنگ زد گفت جلو دره ....
رفتم دیدم به ماشین تکیه داده سرش تو گوشیه تا منو دید لبخند زد و اومد سمتم
ته : چطوری ؟؟
ات : خوبم مرسی
ته : خوبه .... امروز خیلی خوشگل تر شدی !
ات : مرسی ... بریم دیگه
فلش بک به کافه :
شرط ۲۹ لایک ...
کامنت ۱۰۰
( حمایتا خیلی کم شده اگه این پارت هم حمایت کم باشه دیگه فیک نمیزارم و با حمایت کردنتون به ادم انرژی بدین ... مرسی)
ته : اها خب ....
کوک : خب ؟
ته : خب منم دوسش دارم چیکار کنم
کوک : یه بار دیگه بگووو
ته : دوسش .... دارم
کوک : منم دوسش دارم
ته : خب ؟؟
کوک : چرا میخوای باهاش بری سر قرار
ته : دوست دارم
کوک : جواب بدهههه
ته : میخوام نشون بدم میتونم براش بهترین باشم
کوک : واقعا فک میکنی با توعه دختر باز رل میزنه ؟؟
ته : من دختر بازم یا تو ؟
کوک : تو .... یادته با لینا ( دختر خاله ته ) چقدر لا...س میزدی ؟
و تو بار چند نفر زیر.....
ته : باشه فهمیدمم. فقط چنتا قرار همین اگه مطمئن شدم بهش اعتراف میکنم
کوک : ببین اصن بهت محل میزاره بدبخت
ته : میخوای زنگ بزنیم ببینیم ؟؟؟ به کی محل میزاره ؟؟
کوک : اوکیه
ته : زنگ میزنم ...
ات ویو :
رسیدیم خونه سوبین کار داشت رفت من خونه تنها بودم که دیدم تهیونگ بهم زنگ زد جواب دادم
مکالمه :
ته : سلام
ات : هیی سلام خوبی ؟
ته : مرسی راجب قرار ......
ات : امروز آزادم و فردا فقط یه ساعت وقت دارم
ته : پس امروز ساعت ۵ میبینمت
ات : اوکی میبینمت
ات ویو :
با تهیونگ حرف زدم و که بعد چند دیقه کوک زنگ زد
اینا چرا اینقدر عجیبن
مکالمه :
ات : جانم؟؟
کوک : خوبی؟
ات : آره
کوک : امروز وقت داری
ات : عایی نه ببخشید با ت.....
کوک : اوکی باشه فردا چی ؟
ات : فردا فقط چند ساعت وقتم آزاده
کوک : فردا میام دنبالت
ات : اوکی خدافظ
ات ویو :
واییییییییییی دو روز پشت سر هم یا دوتا پسر قرار دارمممممم
فقط انتخاب سخته عایششش
چی بپوشممممم
ساعت ۴ عه فقط یک ساعت وقت دارم
رفتم حموم اومدم موهامو اتو کشیدم و باز گذاشتم کت چرم مشکی با شلوارش که بگ مانند بود پوشیدم زیرش که کراپ سفید که بعد چند دیقه تهیونگ زنگ زد گفت جلو دره ....
رفتم دیدم به ماشین تکیه داده سرش تو گوشیه تا منو دید لبخند زد و اومد سمتم
ته : چطوری ؟؟
ات : خوبم مرسی
ته : خوبه .... امروز خیلی خوشگل تر شدی !
ات : مرسی ... بریم دیگه
فلش بک به کافه :
شرط ۲۹ لایک ...
کامنت ۱۰۰
۱۸.۴k
۱۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.