فیک جین (My sweet love) part9
خب من احتمالا یک یا دوپارت دیگه تمومش کنم چون ایده هام ته کشیده پس اگه ایده ای دارین بگین.
بالاخره به خونه رسیدم و رفتم تو اتاقش ای بابا این که هنو خوابههه
جین: مین یونجییییی بیدار شوووو خرس گندهههه
وایستا ببینم نکنه چیزیش شده؟
دستمو بردم سمت پیشونیش خیلی داغ بود رفتم و یه پارچه و اب سرد اوردم پارچه رو خیس کردم و گذاشتم رو پیشونیش
بعد چند دقیقه دیدم تبش پایین اومد و چشماشو باز کرد
جین: یااا. چرا مواظب خودت نیستی دختره کوالا
یونجی: هیمم..چیشده مگه؟
جین: هیچی خانم از صب تب داشتی
یونجی: جدی؟
جین: اره خانم خانما...کلاسای امروزم از دست دادی
یونجی: وایی اقای لی هیچی بت نگفت؟
جین: چرا اتفاقا گفت اگه یه جلسه دیگه نیای این ترم و میوفتی
یونجی: هوففف چه گیری کردیما
جین: من دیگه میرم توعم پاشو بیا یه چی بخور
یونجی: هیمم اکی...
جین: داشتم میرفتم سمت در که گفت
یونجی: راستی جین...امم.. ممنونم
جین: خاهش میکنم
یونجی: جین رفت منم رفتم دستشویی و بعدش رفتم پایین تا یه چی بخورم خیلی گشنم بود
رفتم نشستم پشت میز که...
لایک=۱٠
کامنت=۱۲
بالاخره به خونه رسیدم و رفتم تو اتاقش ای بابا این که هنو خوابههه
جین: مین یونجییییی بیدار شوووو خرس گندهههه
وایستا ببینم نکنه چیزیش شده؟
دستمو بردم سمت پیشونیش خیلی داغ بود رفتم و یه پارچه و اب سرد اوردم پارچه رو خیس کردم و گذاشتم رو پیشونیش
بعد چند دقیقه دیدم تبش پایین اومد و چشماشو باز کرد
جین: یااا. چرا مواظب خودت نیستی دختره کوالا
یونجی: هیمم..چیشده مگه؟
جین: هیچی خانم از صب تب داشتی
یونجی: جدی؟
جین: اره خانم خانما...کلاسای امروزم از دست دادی
یونجی: وایی اقای لی هیچی بت نگفت؟
جین: چرا اتفاقا گفت اگه یه جلسه دیگه نیای این ترم و میوفتی
یونجی: هوففف چه گیری کردیما
جین: من دیگه میرم توعم پاشو بیا یه چی بخور
یونجی: هیمم اکی...
جین: داشتم میرفتم سمت در که گفت
یونجی: راستی جین...امم.. ممنونم
جین: خاهش میکنم
یونجی: جین رفت منم رفتم دستشویی و بعدش رفتم پایین تا یه چی بخورم خیلی گشنم بود
رفتم نشستم پشت میز که...
لایک=۱٠
کامنت=۱۲
۵.۱k
۰۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.