دیگه دوست نیستیم چون...
دیگه دوست نیستیم چون...
فیک جونگکوک
پارت۱۴
کوک گفت: اقا تهیونگ بچرخ تا بچرخیم
بعد از چند مین غذاها اماده شد و بعدش خوردیم
برش زمانی به فردا صبح:
ویو می یونگ:
از خواب بلند شدمرفتم پایین که دیدم کوک
داره اشپزی میکنه که گفتم: او او اشپزی هم میکنی
گفت: چی فکر کردی ها ولش کن بعد صبحانه باید بریم یه جایی
گفتم کجا؟
گفت: میفهمی
بعد صبحانه خردیم و من رفتم و اماده شدم و...
فیک جونگکوک
پارت۱۴
کوک گفت: اقا تهیونگ بچرخ تا بچرخیم
بعد از چند مین غذاها اماده شد و بعدش خوردیم
برش زمانی به فردا صبح:
ویو می یونگ:
از خواب بلند شدمرفتم پایین که دیدم کوک
داره اشپزی میکنه که گفتم: او او اشپزی هم میکنی
گفت: چی فکر کردی ها ولش کن بعد صبحانه باید بریم یه جایی
گفتم کجا؟
گفت: میفهمی
بعد صبحانه خردیم و من رفتم و اماده شدم و...
۲۶۳
۲۸ آبان ۱۴۰۳