پارت⁶
پارت⁶
ا.ت
رفتم داخل همه منتظرم بودن رفتیم تمرینو شروع کردیم بعد ۱:۳۰ تمرین تموم شد رفتم نشستم که یونا اومد پیشم
یونا:سلام ا.ت
+:سلام
یونا:میشه باهم حرف بزنیم
+:چه حرفی
یونا:یکم خصوصیه
+:باشه
یونا:خب میدونی چیه ا.ت میخوام دیگه این دشمنی رو دور بندازیم میخوام دوباره دوست شیم از اول شروع کنیم دیشب خیلی بهش فکر کردم
+:باشه یونا منم تو این حرف پشتتم از این ب بعد از اول شروع میکنیم
یونا: واقعاً
+:اره
یونا:پس من دیگه برم فعلاً
+:بای
(ویو ا.ت)
از یه طرف که با یونا دوست شدم دوباره خوشحال بودم ولی از یه طرف چون مافیا بودم ناراحت بودم اگه میدونست چیکار کنم پس ترجیح دادم هیچی بهش نگم که چیزی لو نره
رفتم پیش جیمین همه چیزو بهش گفتم گفت مراقب باش هیچی لو نره منم گفتم باشه موقع تمرین حالم بد شد رفتم نشستم یونا اومد و مراقبم بود خیلی فرق کرده بود اصلاً اون یونا نبود که تا چند روز دیگه ازم متنفر بود خیلی مهربون بود
_________________________________________
اسلاید ۲:یونا توی فیک ملکه مافیا
ا.ت
رفتم داخل همه منتظرم بودن رفتیم تمرینو شروع کردیم بعد ۱:۳۰ تمرین تموم شد رفتم نشستم که یونا اومد پیشم
یونا:سلام ا.ت
+:سلام
یونا:میشه باهم حرف بزنیم
+:چه حرفی
یونا:یکم خصوصیه
+:باشه
یونا:خب میدونی چیه ا.ت میخوام دیگه این دشمنی رو دور بندازیم میخوام دوباره دوست شیم از اول شروع کنیم دیشب خیلی بهش فکر کردم
+:باشه یونا منم تو این حرف پشتتم از این ب بعد از اول شروع میکنیم
یونا: واقعاً
+:اره
یونا:پس من دیگه برم فعلاً
+:بای
(ویو ا.ت)
از یه طرف که با یونا دوست شدم دوباره خوشحال بودم ولی از یه طرف چون مافیا بودم ناراحت بودم اگه میدونست چیکار کنم پس ترجیح دادم هیچی بهش نگم که چیزی لو نره
رفتم پیش جیمین همه چیزو بهش گفتم گفت مراقب باش هیچی لو نره منم گفتم باشه موقع تمرین حالم بد شد رفتم نشستم یونا اومد و مراقبم بود خیلی فرق کرده بود اصلاً اون یونا نبود که تا چند روز دیگه ازم متنفر بود خیلی مهربون بود
_________________________________________
اسلاید ۲:یونا توی فیک ملکه مافیا
۸.۰k
۱۸ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.