𝔓𝔞𝔯𝔱④
-نه نه نه نه نه نه نههههههههههههههههههههه
درحالی که تو اتاق کوچیک دستشویی هعی اینور و اونور میرفت کلشو تو دستاش گرفته بود
-آرومممممم من آرومم اصلا فشار چیه
یکم که آروم شد رفت سمت کلاسش
سرجایه همشگیش وسط لینا و ا/ت نشست و زیرچشمی پسررو که پشت ا/ت نشسته بود تحت نظر داشت
بالاخره اون لحظه های عذاب آور تموم شدن و تصمیم گرفت برایه انتقام یه کاری بکنه
ا/ت ویو
گوشیم دستم بود رفتم تو سایت مدرسه تا ببینم خبر جدیدی هست یا نه
همینجوری پیامارو بالا پایین میکردم که یه عکس رو دیدم
نمیتونستم توصیفش کنم این بده یا خیلی بده یا خیلی خیلی بده یا افتضاهه
هرکیو میدیدم داشت تو گوش بغلیش پچ پچ میکرد
اون عکس همون پسر تازه واردس که کنار یه دختر خوابیده و داره میبوستش
سریع اومدم داخل کلاس ولی نبودش
خواستم بدویم سمت حیاط که کسی برام پشت پا گرفت
÷اوه ببخشید ندیدمت(خنده)
+فقط گمشو بیرون(خشن و عصبانی و داد)
+نبابا دیگه چی بلدی؟اون پسره حسابی بهت دل و جرعت داده نه البته که تا فردا همه بهش میگن هرزه
+تروخدا انقد لوس بازی درنیار مطمئن باش کوک خوشش نمیاد(چشمک)
وایسا میدونم کار کیه
بیرون از کلاس بود به سمتش رفت و جلوش با غرور واستادم(ایران وطنم وطنم وطنم)
-چته!
+کار تو بود درسته
-چی کار من بود گندایه خودتو ننداز گردن من
+کار تو بود تو اون عکسو تویه سایت مدرسه گذاشتی تا آبروشو ببری آبروش برات بچه بازیه
-شاید
+یعنی آبرویه منم برات بچه بازیه
ذهن کوک:اصلن اینطوری نیست
+انقد ازت متنفرم که هیچ چیز میتونه مانع تنفرم نسبت به تو بشه
ذهن کوک:ولی من عاشقتم
+(نگاه نفرت بار به کوک)*دیدین دیگه کره اییا وقتی داد میزنن یا دعوا میکنن حالت چهرشون چطوریه دقیقا همونه*
بدو بدو اومدم تو حیاط دیدمش که یه گوشه از حیاط نشسته و پاهاشو بغل کرده و داره گریه میکنه سمتش رفتم و بغلش کردم که دونا دختر اومدن
=اخی بمیرم
=چرا باید برای یه هرزه بمیری
+گمشینننن(داد)
+هعی ... سونگ هو
=عررررررررررر
اومد بغلم و هعی عر زد هعی عر زد هعی عر زد
که یهو ..
این داستان ادامه دارد ...؟!
سلام🥲✋
درحالی که تو اتاق کوچیک دستشویی هعی اینور و اونور میرفت کلشو تو دستاش گرفته بود
-آرومممممم من آرومم اصلا فشار چیه
یکم که آروم شد رفت سمت کلاسش
سرجایه همشگیش وسط لینا و ا/ت نشست و زیرچشمی پسررو که پشت ا/ت نشسته بود تحت نظر داشت
بالاخره اون لحظه های عذاب آور تموم شدن و تصمیم گرفت برایه انتقام یه کاری بکنه
ا/ت ویو
گوشیم دستم بود رفتم تو سایت مدرسه تا ببینم خبر جدیدی هست یا نه
همینجوری پیامارو بالا پایین میکردم که یه عکس رو دیدم
نمیتونستم توصیفش کنم این بده یا خیلی بده یا خیلی خیلی بده یا افتضاهه
هرکیو میدیدم داشت تو گوش بغلیش پچ پچ میکرد
اون عکس همون پسر تازه واردس که کنار یه دختر خوابیده و داره میبوستش
سریع اومدم داخل کلاس ولی نبودش
خواستم بدویم سمت حیاط که کسی برام پشت پا گرفت
÷اوه ببخشید ندیدمت(خنده)
+فقط گمشو بیرون(خشن و عصبانی و داد)
+نبابا دیگه چی بلدی؟اون پسره حسابی بهت دل و جرعت داده نه البته که تا فردا همه بهش میگن هرزه
+تروخدا انقد لوس بازی درنیار مطمئن باش کوک خوشش نمیاد(چشمک)
وایسا میدونم کار کیه
بیرون از کلاس بود به سمتش رفت و جلوش با غرور واستادم(ایران وطنم وطنم وطنم)
-چته!
+کار تو بود درسته
-چی کار من بود گندایه خودتو ننداز گردن من
+کار تو بود تو اون عکسو تویه سایت مدرسه گذاشتی تا آبروشو ببری آبروش برات بچه بازیه
-شاید
+یعنی آبرویه منم برات بچه بازیه
ذهن کوک:اصلن اینطوری نیست
+انقد ازت متنفرم که هیچ چیز میتونه مانع تنفرم نسبت به تو بشه
ذهن کوک:ولی من عاشقتم
+(نگاه نفرت بار به کوک)*دیدین دیگه کره اییا وقتی داد میزنن یا دعوا میکنن حالت چهرشون چطوریه دقیقا همونه*
بدو بدو اومدم تو حیاط دیدمش که یه گوشه از حیاط نشسته و پاهاشو بغل کرده و داره گریه میکنه سمتش رفتم و بغلش کردم که دونا دختر اومدن
=اخی بمیرم
=چرا باید برای یه هرزه بمیری
+گمشینننن(داد)
+هعی ... سونگ هو
=عررررررررررر
اومد بغلم و هعی عر زد هعی عر زد هعی عر زد
که یهو ..
این داستان ادامه دارد ...؟!
سلام🥲✋
۲۷.۱k
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.