فیک گنگ مافیایی سیاه ادامه پارت 7

تهیونگ هم روی مبل لم داده بود و نامجون و جونگکوک رو تماشا میکرد اون جوری که تهیونگ اونا رو نگاه میکرد واقعا خنده دار بود منم به زور داشتم جلو خندم رو میگرفتم 😂🤭
_: خب تموم شد؟... خیلی تاثیر گذار بود ^_^
وای... دیگه نتونستم جلو خندم رو بگیرم به پشت برگشتم ماسکم رو کشیدم پایین تا خاستم بخندم (نه اگه بخندم از صدای خندم میفهمن که من دخترم) با یه دستم جلو دهنم رو گرفتم و با دست دیگم بینیم رو گرفتم برای چند ثانیه نفسم رو حبس کردم تا خندم نگیره... و جواب داد
نامجون و جونگکوک هم یه نگاه به هم کردن و زدن زیر خنده 🤣
_: خفه!
_: اقای جانگ اتفاقی افتاده؟... اوکی هستین؟
ماسکم رو زدم بالا و صدام رو صاف کردم
+: بله خوبم 😊
بعد از روی مبل بلند شد و اومد سمت من
_: خب فکر کنم میدونی که هیچ کس از هویت من با خبر نیست به جزء این دوتا که الان تو هم اضافه شدی... پس باید قسم وفاداری رو بخوری و بعد این رو باید امضا کنی که نزنی زیر حرفت
+: بله من در حضور اقای کیم تهیونگ رییس باند مافیایی سیاه و اقای کیم نامجون مشاور و دکتر باند مافیایی و اقای جئون جونگکوک دستیار رییس مافیا قسم میخورم که وفادار بمونم و خواهم موند
_: خوبه...بیا بخونش و امضاش کن
+: بله چشم.................. خب خوندمش...اینم امضا

🄲🄾🄽🅃🄸🄽🅄🄴🅂