یادمه شیشم شهریور دوره ور ساعت ۱۱ یا ۱۲ شب بود که بهت پیا
یادمه شیشم شهریور دوره ور ساعت ۱۱ یا ۱۲ شب بود که بهت پیام دادمو حسمو تو یه متن بهت گفتم ، وقتی داشتم تایپ میکردم دستام میلرزید که نکنه یه موقع نخوادم یا ازم خوشش نیاد همینطوری به صفحه گوشیم خیره بودم و منتظر بودم تو سین بزنی و جوابمو بدی که بله سین زدیو تهش گفتی باید فکرامو بکنم...دوروغ چرا حس بدی بهم دست داد و گفتم حتما میخواد ردم کنه که اینو گفته منم یه باشه بهت گفتمو دیگه گوشیمو گذاشتم کنار
بعد صبح روز بعدش پیامتو دیدم که قبول کردی باهم باشیم
فقط خدا میدونه من اون روز چقدر خوشحال بودم حتی واسه یه دقیقه هم نیشم بسته نمیشد
ما ۷ شهریور ۱۴۰۲ مال هم شدیم و قلبامون بهم گره خورد نه فقط قلب بلکه روحو تنو جسممونم مال هم دیگه شد
باران از اینکه وارد زندگیم شدی و منو ادم کردی خیلی ممنونم
ازت خیلی ممنونم که تونستی این اخلاق گوه منو تحمل کنی
دختر.... تو با همه چیز من ساختی خیلی ناراحتت کردم ولی هیچ وقت قصد اینکه ترکم کنیو نداشتی
منم نداشتم چون دیوونه وار عاشقتم
سالگردمون مبارکمون باشه قلبم @crtia
عاشقتم
پرهامم هنوز سینگل به گوره
بعد صبح روز بعدش پیامتو دیدم که قبول کردی باهم باشیم
فقط خدا میدونه من اون روز چقدر خوشحال بودم حتی واسه یه دقیقه هم نیشم بسته نمیشد
ما ۷ شهریور ۱۴۰۲ مال هم شدیم و قلبامون بهم گره خورد نه فقط قلب بلکه روحو تنو جسممونم مال هم دیگه شد
باران از اینکه وارد زندگیم شدی و منو ادم کردی خیلی ممنونم
ازت خیلی ممنونم که تونستی این اخلاق گوه منو تحمل کنی
دختر.... تو با همه چیز من ساختی خیلی ناراحتت کردم ولی هیچ وقت قصد اینکه ترکم کنیو نداشتی
منم نداشتم چون دیوونه وار عاشقتم
سالگردمون مبارکمون باشه قلبم @crtia
عاشقتم
پرهامم هنوز سینگل به گوره
۳۵.۳k
۰۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.