فیک«دختر کوچولوی من» part 43
ات: هیچوقت فکر نمیکردم گریه کردنتو ببینم
ته: معذرت میخوام….نمی…نمیخواستم اینجوری شه ات…خواهش میکنم بیدار بمون
ات: گریه نکن تهیونگ
ته: ات من هنوزم دوست دارم ببخشید که اونجوری باهات رفتار کردم و باعث شدم بخاطر منه عوضی گریه کنی
ات:(بیهوش میشه)
ته: ات…ات بیدار شو
ته: عوضیا دنیای همتونو کابوس میکنم(فریاد میکشه)
ته: ات بیدار شو…من چیکار کردم(با گریه)
ته جون: تهیونگ باید ببربمش بیمارستان داره ازش خون میره…اگه نبریمش ممکنه…
ته: نه امکان نداره اون طوریش نمیشه
راوی:
تهیونگ ات رو میبره داخل ماشین و میرن سمت بیمارستان…ات رو مستقیما میبرن اتاق عمل…
بعد ۱ و نیم:
ته: حالش چطوره(با استرس)
پرستار: عمل موفقیت امیز بود حالشون خوبه میتونید ببینیننشون ولی الان بیهوشن
ته: مشکلی نیست میخوام ببینمش
میره داخل اتاق ات:
ته: ات…من هیچوقت نمیتونم خودمو ببخشم تقصیر من بود که این اتفاق برات افتاد تو وقتی اون ادمارو کشتی کار درستو کردی وگرنه اونا منو میکشتن اما من نتونستم مثل تو باشم…نتونستم مراقبت باشم…نتونستم اون ادمارو نابود کنم و تو بخاطر من اسیب دیدی معذرت میخوام اگه الان بیدار بودی مطمعنم دوباره میگفتی چرا هی معذرت خواهی میکنی…دلم برات تنگ شده…درسته من لیاقت داشتنت رو ندارم وقتی حتی نمیتونم مراقبت باشم با اینکه ازت بزرگترم تو هنوز بچه ای ولی نزاشتی اونا بهم صدمه بزنن راستش الان که فکر میکنم تو خیلی از دخترای همسنم بالغ تری اونا دنبال پول…رابطه و هزارتا چیز مزخرف دیگه ان ولی تو…تو حتی با اونا قابل مقایسه هم نیستی…کاش بیشتر مراقبت بودم دخترم…
بعد از ۱ ساعت:
پرستار: بیمارتون به هوش اومده اگه میخواید میتونید ببینیدش
ته: خیلی ممنونم(میره سمت اتاق)
ته: ات
ات: اومدی
ته: اره دوباره اومدم…
ات: اگه میخوای دوباره شروع کنی به عذرخواهی کردن لطفا برو بیرون
ته: دلم میخواست عذرخواهی کنم ولی خب….من اشتباه کردم ات من…دوست دارم…دلم برات تنگ شده…
ات: یعنی هردفعه همینجوری میزاری میری دلت که تنگ شد برمیگردی؟
ته: نه…بابت حرفایی که زدم معذرت میخوام من عاشقتم!ولی اینکه ازت عذرخواهی میکنم دلیل بر این نیست که عشقم نسبت بهت واقعی نیست فقط صرفا برای ابراز احساس شرمندگیمه برای همین میگم….معذرت میخوام
ات: منم دلم برات تنگ شده بود…!
ته: میدونستم..(با دستش صورت ات رو لمس میکنه و اروم میبوستش)
بچه ها میدونم اکثرتون سینگلید منم همینطور بد دردیه ولی باور کنید هیچ رابطه ای مثل فیکشنا نیست😂👍🏻
ته: معذرت میخوام….نمی…نمیخواستم اینجوری شه ات…خواهش میکنم بیدار بمون
ات: گریه نکن تهیونگ
ته: ات من هنوزم دوست دارم ببخشید که اونجوری باهات رفتار کردم و باعث شدم بخاطر منه عوضی گریه کنی
ات:(بیهوش میشه)
ته: ات…ات بیدار شو
ته: عوضیا دنیای همتونو کابوس میکنم(فریاد میکشه)
ته: ات بیدار شو…من چیکار کردم(با گریه)
ته جون: تهیونگ باید ببربمش بیمارستان داره ازش خون میره…اگه نبریمش ممکنه…
ته: نه امکان نداره اون طوریش نمیشه
راوی:
تهیونگ ات رو میبره داخل ماشین و میرن سمت بیمارستان…ات رو مستقیما میبرن اتاق عمل…
بعد ۱ و نیم:
ته: حالش چطوره(با استرس)
پرستار: عمل موفقیت امیز بود حالشون خوبه میتونید ببینیننشون ولی الان بیهوشن
ته: مشکلی نیست میخوام ببینمش
میره داخل اتاق ات:
ته: ات…من هیچوقت نمیتونم خودمو ببخشم تقصیر من بود که این اتفاق برات افتاد تو وقتی اون ادمارو کشتی کار درستو کردی وگرنه اونا منو میکشتن اما من نتونستم مثل تو باشم…نتونستم مراقبت باشم…نتونستم اون ادمارو نابود کنم و تو بخاطر من اسیب دیدی معذرت میخوام اگه الان بیدار بودی مطمعنم دوباره میگفتی چرا هی معذرت خواهی میکنی…دلم برات تنگ شده…درسته من لیاقت داشتنت رو ندارم وقتی حتی نمیتونم مراقبت باشم با اینکه ازت بزرگترم تو هنوز بچه ای ولی نزاشتی اونا بهم صدمه بزنن راستش الان که فکر میکنم تو خیلی از دخترای همسنم بالغ تری اونا دنبال پول…رابطه و هزارتا چیز مزخرف دیگه ان ولی تو…تو حتی با اونا قابل مقایسه هم نیستی…کاش بیشتر مراقبت بودم دخترم…
بعد از ۱ ساعت:
پرستار: بیمارتون به هوش اومده اگه میخواید میتونید ببینیدش
ته: خیلی ممنونم(میره سمت اتاق)
ته: ات
ات: اومدی
ته: اره دوباره اومدم…
ات: اگه میخوای دوباره شروع کنی به عذرخواهی کردن لطفا برو بیرون
ته: دلم میخواست عذرخواهی کنم ولی خب….من اشتباه کردم ات من…دوست دارم…دلم برات تنگ شده…
ات: یعنی هردفعه همینجوری میزاری میری دلت که تنگ شد برمیگردی؟
ته: نه…بابت حرفایی که زدم معذرت میخوام من عاشقتم!ولی اینکه ازت عذرخواهی میکنم دلیل بر این نیست که عشقم نسبت بهت واقعی نیست فقط صرفا برای ابراز احساس شرمندگیمه برای همین میگم….معذرت میخوام
ات: منم دلم برات تنگ شده بود…!
ته: میدونستم..(با دستش صورت ات رو لمس میکنه و اروم میبوستش)
بچه ها میدونم اکثرتون سینگلید منم همینطور بد دردیه ولی باور کنید هیچ رابطه ای مثل فیکشنا نیست😂👍🏻
۲۹.۷k
۱۹ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.