پارت ۱۹

پارت ۱۹
+ جیمین این ازدواج برای من یک ازدواج اجباری نبود بلکه با تمام عشق و وجودم پذیرفتمت ولی اینکه حالم برات اهمیتی نداشت خیلی آزارم میداد … اینکه وقتی حالت بد بود و نمیتونستم برات کاری انجام بدم … اینکه عامل بد بختی هات بودم …اینکه نمیتونستی از نفرت زیاد حتی بهم نگاه کنی … اینکه برات بی ارزش بودم .. بد جور آزارم میداد‌ …. هر روزمو با فکر کردن به تو میگذروندم و کلی فکر خیال میکردم … جیمین اگه عشقه واقعی باشه من هرگز نمیتونم ازت متنفر بشم تو هرچقدر بهم بدی کنی بازم عاشقتم و نمیتونم حسمو تغییر بدم
_ باورم نمیشه تموم این مدت کنار یک فرشته زندگی کردم … ولی یک ذره قدرشو ندونستم .. من بابت تموم رفتارام ک باعث آزارت میشده بابت تموم گستاخی هام ازت معذرت میخام فرشته کوچولوم … امید وارم منو ببخشی … وای باورم نمیشه اون حرفارو زدم و اون دل مهربونتو شکستم
+ دیگه بهش فکر نکن من خیلی وقته بخشیدمت ..