"prince and the beggar" شاهزاده و گدا پارت:1

هه حتما یه نجیب زاده ای به هرحال مهم نیست یالا بگو ببینم چرا کشیدیم اونور؟ +عا ببخشید خانوم من داشتم راه میرفتم که متوجه شدم چند نفر دارن شما رو تعقیبمیکننخواستم کمکتونکنم.~عااایییش
خیلی خب.......م ممنوننفهمیدید اونا کی بودن؟+خیر~باشه،ممنون که کمکم کردید،تعظیم به نشونه خداحافظی کردم و رفتم.+یه لبخند زدم!+یا یی سویا دنبالش برو ممکنه اونا دوباره دنبالش کنن! *ولی سرورم شما...... +دنبالش برو*چشم~واااااه خیلی عجیبه اولین باره که میبینم یه نجیب زاده ب یه فقیر کمک میکنه! ولی اونا کی بودن که دنبالم میکردن؟ چیکار کنم!!؟
به هرحال ممنونشم.رفتم و دارو هارو از دکتر لی گرفتم و به سمت خونه خاله راه افتادم.~عااا خاله من اومدم،بفرمائید اینم دارو ها با اجازه من فعلا پیشتون میمونم تا کاملا سلامت بشید.
^عووه دخترم خیلی ممنون باشه خوشحال میشم تو و این حانگ پیشم بمونید.