ریشه ی رفتار ایران ستیزانه باکو از کجاست؟
‼️اولین غفلت یا خیانت بزرگ ‼️
ریشهیابی رفتار ایرانستیزانه جمهوری باکو را باید از آغاز شکلگیری این دولت با ربودن نام آذربایجان تاریخی ایران در ۲۸ می ۱۹۱۸ جستوجو کرد که در طول ۱۰۳ سال، هماکنون به جایی رسیده که نهتنها نامهای تاریخی ایرانی بادکوبه و شوشی را، تحریف شده معرفی میکنند، بلکه منکر هر ارتباط تاریخی باکو با ایران هستند و حتی وقیحانه ایران را اشغالگر تبریز و امپراتوری خیالی به نام آذربایجان معرفی میکنند و آرزوی حمله به ایران و اشغال تبریز را در کتابهای رسمی درسی، به کودکان خود آموزش میدهند!! ...
در آن مقطع اعتراضاتی از سوی اندیشمندان آگاه و دلسوز نسبت به منافع میهن و نگران از آتیه اقدامات صورت گرفته در تهدید تمامیت عرضی با مصادره نام آذربایجان جهت جمهوری تاسیس شده ، صورت گرفت :
در کتاب «شهرياران گمنام کروی» آمده است : «… ندانستهايم که برادران ارّاني ما…، براي چه نام تاريخي و کهن خود را کنار نهاده، دست يغما به سوي آذربايجان دراز کردهاند… برادران ارّاني ما در آغاز زندگي ملي و آزاد خود، پشت پا به تاريخ گذشتهي سرزمينشان ميزنند…».
محمدامین رسولزاده، بنیانگذار جمهوری باکو در پاسخ به اعتراضهای مکرر اندیشمندان ایرانی همچون ملکالشعرای بهار و دهخدا به تشکیل کشوری مستقل با نام آذربایجان در کنار استان آذربایجان ایران در سال ۱۹۱۸ میلادی، در مقالهای با عنوان «مختاریت آذربایجان» در نشریه آچیقسوز نوشته است: «لازم است به تمام ایرانیها خاطر نشان نماییم که ما وقتی که آذربایجان میگوییم مقصود ما آذربایجانی است که در قلمرو دولت روسیه است نه دولت ایران و به مقدرات آذربایجان ایران حق و حد دخالت نداریم.»
رسولزاده همچنین در مقالهی آذربایجان و ایران میگوید: «از ما چرا ظنین هستید؟ باید تصور کنیم که چنین گمان کردهاند که از گرفتن نام آذربایجان که اسم یک ولایت ایران است به مسمای آن نیز چشم داریم. جمهوری ما قبل از جمهوریت، مکرر و به دفعات این معنی را اعلام کرد که دعوی مختاریت آذربایجان به هیچوجه به جنوب ارس راجع نیست. باز بالفعل هم این را اثبات میکنیم».
وی در اعترافی تاریخی به ایرانی بودن مشاهیر و میراث فرهنگی شمال ارس، خطاب به همکاران ایرانی خود در روزنامه ها و جراید ایران مینویسد: «ادبیات ما، ادباء ما، شعراء ما و بالخاصه متاخرین از مکاتب قدیمه با فیض و برکت ایران پرورش یافته اند. فردوسی، سعدی، حافظ، عمر خیام، ملای روم و سایر ایرانیان سخنگو و سرآمد سخن عادتا از طرف ما پیشوا و مقتدا محسوب گشته و در میانه ما اصول و عادات ایران اساس تربیت اتخاذ شده و آشنایان ما به زبان فارسی و دوستداران آن در میانهی ما کم نیستند و ما میتوانیم به شعرای نامدار دوره اخیر ایران از قبیل نظامی، خاقانی و مهستی افتخار کنیم … آذربایجان قفقاز حدالامکان باید صبر کند قرضی را که از ایران گرفته، اعاده کند...
با این حال «بارتولد» با دوراندیشی نوشته است : «نام آذربايجان براي جمهوري آذربايجان از آن جهت انتخاب شد كه گمان ميرفت با برقراري جمهوري آذربايجان ؛ آذربايجان ايران و جمهوري آذربايجان يكي شوند.»
رویدادهای ۱۰۳ سال پس از این نامگذاری و بهویژه ۳۰ سال گذشتهی پس از استقلال از شوروی اثبات کرده که نامگذاری جمهوری شمال ارس، با هدف تهدید مستقیم علیه تمامیت سرزمینی ایران درآذربایجان واقعی انجام شده است.
📜متن تلفیقی و خلاصه شده از مقاله تحلیلی دکتر میر مهرداد میرسنجری ، استادیار دانشگاه و پژوهشگر فرهنگی و ژئوپلیتیک
https://amordadnews.com/102191
ریشهیابی رفتار ایرانستیزانه جمهوری باکو را باید از آغاز شکلگیری این دولت با ربودن نام آذربایجان تاریخی ایران در ۲۸ می ۱۹۱۸ جستوجو کرد که در طول ۱۰۳ سال، هماکنون به جایی رسیده که نهتنها نامهای تاریخی ایرانی بادکوبه و شوشی را، تحریف شده معرفی میکنند، بلکه منکر هر ارتباط تاریخی باکو با ایران هستند و حتی وقیحانه ایران را اشغالگر تبریز و امپراتوری خیالی به نام آذربایجان معرفی میکنند و آرزوی حمله به ایران و اشغال تبریز را در کتابهای رسمی درسی، به کودکان خود آموزش میدهند!! ...
در آن مقطع اعتراضاتی از سوی اندیشمندان آگاه و دلسوز نسبت به منافع میهن و نگران از آتیه اقدامات صورت گرفته در تهدید تمامیت عرضی با مصادره نام آذربایجان جهت جمهوری تاسیس شده ، صورت گرفت :
در کتاب «شهرياران گمنام کروی» آمده است : «… ندانستهايم که برادران ارّاني ما…، براي چه نام تاريخي و کهن خود را کنار نهاده، دست يغما به سوي آذربايجان دراز کردهاند… برادران ارّاني ما در آغاز زندگي ملي و آزاد خود، پشت پا به تاريخ گذشتهي سرزمينشان ميزنند…».
محمدامین رسولزاده، بنیانگذار جمهوری باکو در پاسخ به اعتراضهای مکرر اندیشمندان ایرانی همچون ملکالشعرای بهار و دهخدا به تشکیل کشوری مستقل با نام آذربایجان در کنار استان آذربایجان ایران در سال ۱۹۱۸ میلادی، در مقالهای با عنوان «مختاریت آذربایجان» در نشریه آچیقسوز نوشته است: «لازم است به تمام ایرانیها خاطر نشان نماییم که ما وقتی که آذربایجان میگوییم مقصود ما آذربایجانی است که در قلمرو دولت روسیه است نه دولت ایران و به مقدرات آذربایجان ایران حق و حد دخالت نداریم.»
رسولزاده همچنین در مقالهی آذربایجان و ایران میگوید: «از ما چرا ظنین هستید؟ باید تصور کنیم که چنین گمان کردهاند که از گرفتن نام آذربایجان که اسم یک ولایت ایران است به مسمای آن نیز چشم داریم. جمهوری ما قبل از جمهوریت، مکرر و به دفعات این معنی را اعلام کرد که دعوی مختاریت آذربایجان به هیچوجه به جنوب ارس راجع نیست. باز بالفعل هم این را اثبات میکنیم».
وی در اعترافی تاریخی به ایرانی بودن مشاهیر و میراث فرهنگی شمال ارس، خطاب به همکاران ایرانی خود در روزنامه ها و جراید ایران مینویسد: «ادبیات ما، ادباء ما، شعراء ما و بالخاصه متاخرین از مکاتب قدیمه با فیض و برکت ایران پرورش یافته اند. فردوسی، سعدی، حافظ، عمر خیام، ملای روم و سایر ایرانیان سخنگو و سرآمد سخن عادتا از طرف ما پیشوا و مقتدا محسوب گشته و در میانه ما اصول و عادات ایران اساس تربیت اتخاذ شده و آشنایان ما به زبان فارسی و دوستداران آن در میانهی ما کم نیستند و ما میتوانیم به شعرای نامدار دوره اخیر ایران از قبیل نظامی، خاقانی و مهستی افتخار کنیم … آذربایجان قفقاز حدالامکان باید صبر کند قرضی را که از ایران گرفته، اعاده کند...
با این حال «بارتولد» با دوراندیشی نوشته است : «نام آذربايجان براي جمهوري آذربايجان از آن جهت انتخاب شد كه گمان ميرفت با برقراري جمهوري آذربايجان ؛ آذربايجان ايران و جمهوري آذربايجان يكي شوند.»
رویدادهای ۱۰۳ سال پس از این نامگذاری و بهویژه ۳۰ سال گذشتهی پس از استقلال از شوروی اثبات کرده که نامگذاری جمهوری شمال ارس، با هدف تهدید مستقیم علیه تمامیت سرزمینی ایران درآذربایجان واقعی انجام شده است.
📜متن تلفیقی و خلاصه شده از مقاله تحلیلی دکتر میر مهرداد میرسنجری ، استادیار دانشگاه و پژوهشگر فرهنگی و ژئوپلیتیک
https://amordadnews.com/102191
۵.۱k
۰۸ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.