عشق جدیدم مافیا Part 15
پارت ¹⁵
ا.ت رفت نشست رو صندلی تهیونگ
تهیونگ ویو :
ا.ت قوی باش و امتحان رو قبول شو (تو ذهنش)
رفتم و دستم رو کشیدم روی رون هاش
یه نفس عمیق کشیده و گفت : اگر میشه این کار رو نکن اذیت میشم
لبخنده رضایت زدم
بعد دستم رو بردم رو کمرش به سمت پایین بردم که یهو بلند شد و زد رو دستم
ا.ت : این کار خط قرمز منه اقای محترم پس برو و گورتو گم کن
لبخند زدم و رفتم سمتش و بغلش کردم
تهیونگ : آفرین ا.ت قبول شدی پس الان میتونی راحت باشی
ا.ت : ممنونم تهیونگ اگر تو نبودی هیچ وقت خوب نمیشدم
تهیونگ : اما ا.ت قانون اصلی چی بود ؟
ا.ت : این بود که اگر با اون کار راحتم انجامش بدم ولی نه طوری که هیز بازی و پرو باشم و اگر دوست ندارم سریعا بگم
تهیونگ : آفرین
ا.ت : خب تهیونگ ، من دیگه میرم بخوابم شب بخیر
تهیونگ : شب بخیر
ا.ت ویو :
درو بستم و رفتم پایین قسمت آشپز خونه داشتم اب میخوردم که احساس کردم دست یکی دور کمر حلقه شده
اون ....................
تو کامنتا بگید فکر میکنید اون کیه؟ 😂
ا.ت رفت نشست رو صندلی تهیونگ
تهیونگ ویو :
ا.ت قوی باش و امتحان رو قبول شو (تو ذهنش)
رفتم و دستم رو کشیدم روی رون هاش
یه نفس عمیق کشیده و گفت : اگر میشه این کار رو نکن اذیت میشم
لبخنده رضایت زدم
بعد دستم رو بردم رو کمرش به سمت پایین بردم که یهو بلند شد و زد رو دستم
ا.ت : این کار خط قرمز منه اقای محترم پس برو و گورتو گم کن
لبخند زدم و رفتم سمتش و بغلش کردم
تهیونگ : آفرین ا.ت قبول شدی پس الان میتونی راحت باشی
ا.ت : ممنونم تهیونگ اگر تو نبودی هیچ وقت خوب نمیشدم
تهیونگ : اما ا.ت قانون اصلی چی بود ؟
ا.ت : این بود که اگر با اون کار راحتم انجامش بدم ولی نه طوری که هیز بازی و پرو باشم و اگر دوست ندارم سریعا بگم
تهیونگ : آفرین
ا.ت : خب تهیونگ ، من دیگه میرم بخوابم شب بخیر
تهیونگ : شب بخیر
ا.ت ویو :
درو بستم و رفتم پایین قسمت آشپز خونه داشتم اب میخوردم که احساس کردم دست یکی دور کمر حلقه شده
اون ....................
تو کامنتا بگید فکر میکنید اون کیه؟ 😂
۷.۵k
۱۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.