سناریو استری کیدز :وقتی ا.ت میشینه روی پاهاشون و به سیبک
سناریو استری کیدز :وقتی ا.ت میشینه روی پاهاشون و به سیبک گلوشون دست میزنه
#استری_کیدز
چان: نگاهش روی تلوزیون بود از اینکه یهویی روی موهاش نشستی تعجب کرد
با هیجان به سیبک گلوش دست زدی و با گفتی
ات:چقدر باحاله این...
پوزخندی میزنه و سرشو فرو برد به گردنت
لینو: تو بغلش بودی و داشتین دوتاتونم به تلوزیون نگاه میکردین البته فقط اون بود که حواسش به تلوزیون بود تو از وقتی که بغلش بودی حواست به سیبکش بود
خیلی میخواستی بهش دست بزنی دستتو از روی رونت برداشتی و به سیبک گلوش دست زدی لینو متعجب نگاه کرد
لینو:چیکار میکنی عزیزم؟
نگاهت هنوزم روی سیبک گلوش بود و درحالی که داشتی لمسش میکردی
جوابشو دادی
ات:عجب چیزیه این...
دستتو گرفت و با پوزخند شیطونی تو گوشت اروم گفت
لینو:نظرت چیه لیسشم بزنی؟(استغفرالله)
چانگبین: کار همیشه گیت بود و زیاد کاری باهات نداشت و بهت یاد میداد که چجوری میشه ساختش
هیونجین: روی پاهاش نشسته بودی و اونم نگاهش روی گوشیش یود
همینجوری داشتی با موهاش باری میکردی که چشمات قفلی کرد روی سیبک گلوش پوزخندی زدی
از چونش گرفتی که متعجب نگاهت کرد
هیونجین:ات؟
بدون توجه بهش سرتو نزدیک کردیو یه بوسه کوتاهی روش گذاشتی
هیون هم فرصت گیرش اومد و اره...شبو نماز خوندین...
فلیکس: همش با صدای دیپش تورو به سکته میداد و وقتیم که فهمید علاقه داری به سیبک گلوش همش گردنشو بالا میاورد و صدات میزد تا حواست به سیبک گلوش بره
چون گرم داشت اینکارو میکرد تا بیشتر سکته کنی😔
هان:هروقت به سیبک گلوش دست میزدی یا به سیکس پکاش دست میزدی درحاله...عبادت کردن بودین...
سونگمین:بخاطر کارت پوزخندی میزنه و با صدای مردونش میگه: خانم محترم مایلی بریم اتاق؟
ای ان: بچه نونه و سیبک گلو نداشت اما همیشه با کیوتیش غش میکردی و قربون صدقش میرفتی
#استری_کیدز
چان: نگاهش روی تلوزیون بود از اینکه یهویی روی موهاش نشستی تعجب کرد
با هیجان به سیبک گلوش دست زدی و با گفتی
ات:چقدر باحاله این...
پوزخندی میزنه و سرشو فرو برد به گردنت
لینو: تو بغلش بودی و داشتین دوتاتونم به تلوزیون نگاه میکردین البته فقط اون بود که حواسش به تلوزیون بود تو از وقتی که بغلش بودی حواست به سیبکش بود
خیلی میخواستی بهش دست بزنی دستتو از روی رونت برداشتی و به سیبک گلوش دست زدی لینو متعجب نگاه کرد
لینو:چیکار میکنی عزیزم؟
نگاهت هنوزم روی سیبک گلوش بود و درحالی که داشتی لمسش میکردی
جوابشو دادی
ات:عجب چیزیه این...
دستتو گرفت و با پوزخند شیطونی تو گوشت اروم گفت
لینو:نظرت چیه لیسشم بزنی؟(استغفرالله)
چانگبین: کار همیشه گیت بود و زیاد کاری باهات نداشت و بهت یاد میداد که چجوری میشه ساختش
هیونجین: روی پاهاش نشسته بودی و اونم نگاهش روی گوشیش یود
همینجوری داشتی با موهاش باری میکردی که چشمات قفلی کرد روی سیبک گلوش پوزخندی زدی
از چونش گرفتی که متعجب نگاهت کرد
هیونجین:ات؟
بدون توجه بهش سرتو نزدیک کردیو یه بوسه کوتاهی روش گذاشتی
هیون هم فرصت گیرش اومد و اره...شبو نماز خوندین...
فلیکس: همش با صدای دیپش تورو به سکته میداد و وقتیم که فهمید علاقه داری به سیبک گلوش همش گردنشو بالا میاورد و صدات میزد تا حواست به سیبک گلوش بره
چون گرم داشت اینکارو میکرد تا بیشتر سکته کنی😔
هان:هروقت به سیبک گلوش دست میزدی یا به سیکس پکاش دست میزدی درحاله...عبادت کردن بودین...
سونگمین:بخاطر کارت پوزخندی میزنه و با صدای مردونش میگه: خانم محترم مایلی بریم اتاق؟
ای ان: بچه نونه و سیبک گلو نداشت اما همیشه با کیوتیش غش میکردی و قربون صدقش میرفتی
۲۵.۵k
۲۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.