p۱۳
ساعت دوازده بود که همه خوابشون میومد و رفتن خوابیدن
همه به هم شب به خیر گفتن
کوک وارد اتاق شد
کوک: رفتم و رو تخت خوابیدم
همه ی شبو داشتم به ا/ت فک میکردم
چند روز دیگه پیشش نیستم
بچه ها یکی از قانون های اون خونه که خودشون قبول کرده بودن این بود که هر ماه یبار باید هم اتاقی ها عوض بشن و چند روز دیگه کوک میره پیش وی جیمین میاد پیش ا/ت و...(بعدا میگم)
انقد که خسته بودم نفهمیدم کی خوابم برد
پزش زمانی به سه روز بعد
جیهوپ خب بچه ها بیدار شید روز جابجاییه
بیست مین بعد همه بیدار شدن و جابجا شدن جیمین اوند پیش ا/ت
جیمین: سلام هم اتاقی جدید
ا/ت: یجوری میگی انگار رفتی خوابگاه دانشگاه
جیمین: خخخ
بعد از اینکه همه جابجا شدن
جیهوپ: خب بچه ها تموم شد
اعضا: اخیش تموم شد
یونگی: بچه ها بریم والیبال بازی کنیم؟
جیهوپ: اره
جیمین:اره
ته: نمیدونم
جین: اره
نامی: باشه
ا/ت: اره
کوک: اره
و رای بیشتر اره بود
جیهوپ: خب بریم
یک ساعت و نیم بازی کردن و اومدن تو
....... ادامه دارد
همه به هم شب به خیر گفتن
کوک وارد اتاق شد
کوک: رفتم و رو تخت خوابیدم
همه ی شبو داشتم به ا/ت فک میکردم
چند روز دیگه پیشش نیستم
بچه ها یکی از قانون های اون خونه که خودشون قبول کرده بودن این بود که هر ماه یبار باید هم اتاقی ها عوض بشن و چند روز دیگه کوک میره پیش وی جیمین میاد پیش ا/ت و...(بعدا میگم)
انقد که خسته بودم نفهمیدم کی خوابم برد
پزش زمانی به سه روز بعد
جیهوپ خب بچه ها بیدار شید روز جابجاییه
بیست مین بعد همه بیدار شدن و جابجا شدن جیمین اوند پیش ا/ت
جیمین: سلام هم اتاقی جدید
ا/ت: یجوری میگی انگار رفتی خوابگاه دانشگاه
جیمین: خخخ
بعد از اینکه همه جابجا شدن
جیهوپ: خب بچه ها تموم شد
اعضا: اخیش تموم شد
یونگی: بچه ها بریم والیبال بازی کنیم؟
جیهوپ: اره
جیمین:اره
ته: نمیدونم
جین: اره
نامی: باشه
ا/ت: اره
کوک: اره
و رای بیشتر اره بود
جیهوپ: خب بریم
یک ساعت و نیم بازی کردن و اومدن تو
....... ادامه دارد
۱۸.۰k
۱۰ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.