بی رحم اما مهربون
ات:ای بابا خب ببخشید
کوک:حالا شد ببین ال ان هیچ کس غذا نمیخوره ولی چون دیدم غذا نخوردی منم نخوردم تا باهم بخوریم
ات نزدیک کوک شد و بوسه ای به لبش زد کوک هم خنده خرگوشی کرد(راستی کوک لخته البته از بالا تنه)
ات و کوک غذا شونو خوردن و رفتن تو خونه خوابیدن
فردا صبح
ات:یااا دیشب خواب بود چرا من ال ان تو همون خونه ام پس دریا چی بود اه
فلش بک دیشب نه ۷ صبح
از زبان کوک
بیدار شدم دیدم ات مثل فرشته ها خوابیده دلم خیلی میخواست بخورمش دلم یهو گرفت
به این فکر کردم که اگه ات بفهمه من بابشو کشتم چی میشه
ازم متنفر میشه
خودکشی میکنه
انتقام میگیره
این سوالات تو ذهنم اکو میشد
که یهو
کرمم فعال شد
گفتم برم ات رو ببرم خونه فکر کنه اینا خواب بود
پسس دست به کار شدم
کوک:حالا شد ببین ال ان هیچ کس غذا نمیخوره ولی چون دیدم غذا نخوردی منم نخوردم تا باهم بخوریم
ات نزدیک کوک شد و بوسه ای به لبش زد کوک هم خنده خرگوشی کرد(راستی کوک لخته البته از بالا تنه)
ات و کوک غذا شونو خوردن و رفتن تو خونه خوابیدن
فردا صبح
ات:یااا دیشب خواب بود چرا من ال ان تو همون خونه ام پس دریا چی بود اه
فلش بک دیشب نه ۷ صبح
از زبان کوک
بیدار شدم دیدم ات مثل فرشته ها خوابیده دلم خیلی میخواست بخورمش دلم یهو گرفت
به این فکر کردم که اگه ات بفهمه من بابشو کشتم چی میشه
ازم متنفر میشه
خودکشی میکنه
انتقام میگیره
این سوالات تو ذهنم اکو میشد
که یهو
کرمم فعال شد
گفتم برم ات رو ببرم خونه فکر کنه اینا خواب بود
پسس دست به کار شدم
۶.۶k
۱۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.