چند شاتی * جین * شات 5
جین : خب ببینم اینجا چی داریم ... یه دختر خانم لوس که خیلی به شوهرش وابسته اس
سوجین : ( خندیدم ) دوست دارم شوهرم
جین : منم دوست دارم فرشته ی قشنگم
خم شدم روی صورتش و بوسیدمش طعم شکلات و توت فرنگی باهم میداد دستاش رو روی سینه هام گذاشته بود و چنگ میزد منم یکی از سینه هاشو توی دستم میمالیدم و با اون یکی دستم کمر شو لمس میکردم بعد از پنج مین ازش جدا شدم :
جین : راستی بابت اینکه سرت داد زدم معذرت میخوام من دیگه غلط بکنم که اینجوری سر ملکه ام داد بزنم
سوجین : منم متاسفم باید بزارم هر وقت آماده شدی انجامش بدیم :)
جین : :) بیب میدونی دلم چی میخواد ( باز کرد دکمه های پیرهن )
سوجین : اووو جین الان نه مامان و بابام اینجان
جین : اهههه اونا رفتن بیرون ( خمار)
سوجین : واقعا ؟!
جین : اوهوم
* سوجین ویو *
منم لباسم رو دراوردم روم خیمه زد و .......
ادامه دارد...........
سوجین : ( خندیدم ) دوست دارم شوهرم
جین : منم دوست دارم فرشته ی قشنگم
خم شدم روی صورتش و بوسیدمش طعم شکلات و توت فرنگی باهم میداد دستاش رو روی سینه هام گذاشته بود و چنگ میزد منم یکی از سینه هاشو توی دستم میمالیدم و با اون یکی دستم کمر شو لمس میکردم بعد از پنج مین ازش جدا شدم :
جین : راستی بابت اینکه سرت داد زدم معذرت میخوام من دیگه غلط بکنم که اینجوری سر ملکه ام داد بزنم
سوجین : منم متاسفم باید بزارم هر وقت آماده شدی انجامش بدیم :)
جین : :) بیب میدونی دلم چی میخواد ( باز کرد دکمه های پیرهن )
سوجین : اووو جین الان نه مامان و بابام اینجان
جین : اهههه اونا رفتن بیرون ( خمار)
سوجین : واقعا ؟!
جین : اوهوم
* سوجین ویو *
منم لباسم رو دراوردم روم خیمه زد و .......
ادامه دارد...........
۷.۴k
۰۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.