خیانت ❌
خیانت ❌
پارت ²
_خب بیا بریم تو اتاق بیبی
(کوک ویو )
اصلا کارم دست خودم نبود یک دفعه یاد ات افتادم من داشتم بهش خیانت میکردم سر جام ایستادم و گفتم
_برو دیگه نیا اینجا
اما دختره ول کن نبود با خودم گفتم حالا از کجا میخواد بفهمه
_ باشه بریم تو کارش دختره رو بردم تو یکی از اتاق های بار و........ ( اسمات نمینویسم )
ات ویو
کوک ساعت 8 رفته من ساعت 10 بلند شدم صبحانه خوردم بعد رفتم جینا (دوست صمیمی ات )زنگ زد گفت میخاد یک چند ساعت بیاد منم گفتم باشه
جینا اومد بعد ساعت 8 رفت تا اون موقع کیمدراما مورد علاقه خودم رو نگاه کردم
دیدم ساعت 11 یاد کوک افتادم کوک همیشه ساعت 9 میومد اما الان ساعت 11
زنگ زدم اما جواب نداد گفتم اشکالی نداره شاید سرش شلوغه شام خوردم و بعد خوابیدم
صبح بیدار شدم که دیدم..
....................................................................
خب اینم از این پارت
شرطا:
لایک: 5
کامنت: 5
پارت ²
_خب بیا بریم تو اتاق بیبی
(کوک ویو )
اصلا کارم دست خودم نبود یک دفعه یاد ات افتادم من داشتم بهش خیانت میکردم سر جام ایستادم و گفتم
_برو دیگه نیا اینجا
اما دختره ول کن نبود با خودم گفتم حالا از کجا میخواد بفهمه
_ باشه بریم تو کارش دختره رو بردم تو یکی از اتاق های بار و........ ( اسمات نمینویسم )
ات ویو
کوک ساعت 8 رفته من ساعت 10 بلند شدم صبحانه خوردم بعد رفتم جینا (دوست صمیمی ات )زنگ زد گفت میخاد یک چند ساعت بیاد منم گفتم باشه
جینا اومد بعد ساعت 8 رفت تا اون موقع کیمدراما مورد علاقه خودم رو نگاه کردم
دیدم ساعت 11 یاد کوک افتادم کوک همیشه ساعت 9 میومد اما الان ساعت 11
زنگ زدم اما جواب نداد گفتم اشکالی نداره شاید سرش شلوغه شام خوردم و بعد خوابیدم
صبح بیدار شدم که دیدم..
....................................................................
خب اینم از این پارت
شرطا:
لایک: 5
کامنت: 5
۸.۱k
۱۸ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.