💛My little model💛
پارت ۶
صبح شد
ویو ا/ت
چشمامو باز کردم و دیدم تو ی اتاق بزرگم،تهیونگم رو
مبل خوابه
دیشب چه اتفاقی افتاده
انقدر مست بودم نفهمیدم چیشده
اومدم از اتاق برم بیرون که ساعت تهیونگ زنگ خوردو
اون بیدار شد
ا/ت: اممم سلام تهیونگ
تهیونگ: ااا سلام ا/ت صبح بخیر کی پاشدی؟حالت
بهتره؟
ا/ت: مرسی ممنون بهترم،ببخشید اینجا کجاست
تهیونگ: اینجا خونه ماست،میخواستم ببرمت خونه
خودتون ولی ادرسشو بلد نبودم ،پس اوردمت اینجا
ا/ت: مرسی از لطفت،من میرم حاضر شم که برم
تهیونگ: بدون صبحونه؟عمرا بذارم بدون صبحونه پاتو از
این در بذاری بیرون
ا/ت: اخع....
تهیونگ: اخه نداریم حالا بیا بریم
ا/ت: باشه خیلی ممنون تهیونگ
از اتاق رفتیم بیرون که چشمم خورد به جین هو و
تهیون برادر تهیونگ
تهیونگ: تهیون! این خانم زیبا کی هستن؟معرفی
نمیکنی
تهیون: ایشون جین هو هستم دعوتشون کردم امروز
بیان خونه ما،و شما ایشونو معرفی نمیکنی؟
تهیونگ: ا/ت دوست منه
تهیون: خوشبختم
ا/ت: همچنین
جین هو به سمت ا/ت اومد
صبح شد
ویو ا/ت
چشمامو باز کردم و دیدم تو ی اتاق بزرگم،تهیونگم رو
مبل خوابه
دیشب چه اتفاقی افتاده
انقدر مست بودم نفهمیدم چیشده
اومدم از اتاق برم بیرون که ساعت تهیونگ زنگ خوردو
اون بیدار شد
ا/ت: اممم سلام تهیونگ
تهیونگ: ااا سلام ا/ت صبح بخیر کی پاشدی؟حالت
بهتره؟
ا/ت: مرسی ممنون بهترم،ببخشید اینجا کجاست
تهیونگ: اینجا خونه ماست،میخواستم ببرمت خونه
خودتون ولی ادرسشو بلد نبودم ،پس اوردمت اینجا
ا/ت: مرسی از لطفت،من میرم حاضر شم که برم
تهیونگ: بدون صبحونه؟عمرا بذارم بدون صبحونه پاتو از
این در بذاری بیرون
ا/ت: اخع....
تهیونگ: اخه نداریم حالا بیا بریم
ا/ت: باشه خیلی ممنون تهیونگ
از اتاق رفتیم بیرون که چشمم خورد به جین هو و
تهیون برادر تهیونگ
تهیونگ: تهیون! این خانم زیبا کی هستن؟معرفی
نمیکنی
تهیون: ایشون جین هو هستم دعوتشون کردم امروز
بیان خونه ما،و شما ایشونو معرفی نمیکنی؟
تهیونگ: ا/ت دوست منه
تهیون: خوشبختم
ا/ت: همچنین
جین هو به سمت ا/ت اومد
۴۰.۳k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.