We were just friends but...P.4
صدامو ددی طور کردم و دم گوشش گفتم : می خوام خوناشامی ببوسمت که درد اینکه دوست پسرت یک خوناشامه رو بچشی بیبی گرل
ا.ت : مطمعنی ؟ هعی ناسلامتی دوست پسرمی دنبال اینی درد بکشم ؟
جیمین : نترس بابا دردت گرفت بهم بگو
ا.ت : اوهوم
اروم رفتم سمت لبش و وقتی دیگه به لبم نگاه نکرد دندونای نیشم رو در آوردم ، اول لبم رو گذاشتم رو لبش که همراهی کرد بعد 2 مین که فهمیدم لبش سر شد آروم اروم دندونامو وارد لبش کردم
ا.ت : از درد جیع خفیفی کشیدم *ولی یک دردی بود که دوستش داشتم ، حاضر بودم تا ابد این درد رو بکشم ولی همیشه این حس خوب رو بهم بده
جیمین : خیلی خوشمزه ای بیب
ا.ت : ولی ما که هنوز کاری نکردیم ، تو فقط منو بوسیدی تا الان
جیمین خندید که فهمیدم ریدم
جیمین : به اونم می رسیم ولی الان خونت رو گفتم
ا.ت : اهم اهم...
^ادامه دارد...^
ا.ت : مطمعنی ؟ هعی ناسلامتی دوست پسرمی دنبال اینی درد بکشم ؟
جیمین : نترس بابا دردت گرفت بهم بگو
ا.ت : اوهوم
اروم رفتم سمت لبش و وقتی دیگه به لبم نگاه نکرد دندونای نیشم رو در آوردم ، اول لبم رو گذاشتم رو لبش که همراهی کرد بعد 2 مین که فهمیدم لبش سر شد آروم اروم دندونامو وارد لبش کردم
ا.ت : از درد جیع خفیفی کشیدم *ولی یک دردی بود که دوستش داشتم ، حاضر بودم تا ابد این درد رو بکشم ولی همیشه این حس خوب رو بهم بده
جیمین : خیلی خوشمزه ای بیب
ا.ت : ولی ما که هنوز کاری نکردیم ، تو فقط منو بوسیدی تا الان
جیمین خندید که فهمیدم ریدم
جیمین : به اونم می رسیم ولی الان خونت رو گفتم
ا.ت : اهم اهم...
^ادامه دارد...^
۶.۲k
۰۷ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.