پارت ۳۰ ازدواج اجباری
پارت ۳۰ ازدواج اجباری
× چیو پایان بدیم هان .داد.
_ من بلدم داد بزنم .داد.
& ابجی اروم باش
_ چرا بهم اعتماد نکردی گفتی برو آزمایش.داد.
× ا/ت اون موقع اصلا نمیدونستم دارم چیکار میکنم
_ شوگا من جلوی اون لارا هرزه ازت حمایت کردم حرفای کصشرشو باور نکردم ولی تو .داد . گریه.
پدرت. ا/ت اروم باش تموم شد
_ نه بزار ببینم چرا باید پیش کسی زندگی کنم که حتی منو باور نداره .گریه.
پدرش. دخترم بهتره یه شب دیگه حرف بزنیم الان اصلا تو خوب نیستی
× ا/ت چرا این کار رو میکنی فقط یه شانس بده
_ شوگا من نمیتونم اینطوری زندگی کنم نمیتونم یا طلاقمو میدی یا از زندگیم برو بیرون .بغض.
× ا/ت این کار رو نکن . بغض.
_ خسته شدم دیگه نمیکشم .گریه.
ادمینتون: ا/ت یهو غش میکنه و میبرنش بیمارستان و میرن پیش دکتر تا ببینن چیشده
دکتر. همراه های خانم مین ا/ت
× بله من هستم
دکتر. شما چکارشون میشین
× من شوهرشم
دکتر. اسمتون
× مین یونگی
دکتر. اقای مین خانم شما از حرص زیاد حالشون بد شد و به احتمال زیاد عمل بشن
× چی امکان نداره
مادرت. نه نه دخترم .گریه.
پدرت. اروم باش عزیزم .ناراحت و گریه.
& . فقط اشکل میریزه.
مامان بابای شوگا هم ناراحتن
& هی بیشرف
× با منی
& خواهر من بخواتر تو اینجاست فهمیدی
پدرت. اروم باش هیونجین
& برو دعا کن خواهرم حالش خوب بشه وگرنه جرت میدم
مادرت. پسرم تو برو خونه به اجوما بگو برای ا/ت لباس بیار
& فعلاً
پدرش. شوگا تو با زنت چیکار کردی
× بابا تو دیگه شروع نکن
شرط پارت بعد
۳۰:« لایک ❤️
× چیو پایان بدیم هان .داد.
_ من بلدم داد بزنم .داد.
& ابجی اروم باش
_ چرا بهم اعتماد نکردی گفتی برو آزمایش.داد.
× ا/ت اون موقع اصلا نمیدونستم دارم چیکار میکنم
_ شوگا من جلوی اون لارا هرزه ازت حمایت کردم حرفای کصشرشو باور نکردم ولی تو .داد . گریه.
پدرت. ا/ت اروم باش تموم شد
_ نه بزار ببینم چرا باید پیش کسی زندگی کنم که حتی منو باور نداره .گریه.
پدرش. دخترم بهتره یه شب دیگه حرف بزنیم الان اصلا تو خوب نیستی
× ا/ت چرا این کار رو میکنی فقط یه شانس بده
_ شوگا من نمیتونم اینطوری زندگی کنم نمیتونم یا طلاقمو میدی یا از زندگیم برو بیرون .بغض.
× ا/ت این کار رو نکن . بغض.
_ خسته شدم دیگه نمیکشم .گریه.
ادمینتون: ا/ت یهو غش میکنه و میبرنش بیمارستان و میرن پیش دکتر تا ببینن چیشده
دکتر. همراه های خانم مین ا/ت
× بله من هستم
دکتر. شما چکارشون میشین
× من شوهرشم
دکتر. اسمتون
× مین یونگی
دکتر. اقای مین خانم شما از حرص زیاد حالشون بد شد و به احتمال زیاد عمل بشن
× چی امکان نداره
مادرت. نه نه دخترم .گریه.
پدرت. اروم باش عزیزم .ناراحت و گریه.
& . فقط اشکل میریزه.
مامان بابای شوگا هم ناراحتن
& هی بیشرف
× با منی
& خواهر من بخواتر تو اینجاست فهمیدی
پدرت. اروم باش هیونجین
& برو دعا کن خواهرم حالش خوب بشه وگرنه جرت میدم
مادرت. پسرم تو برو خونه به اجوما بگو برای ا/ت لباس بیار
& فعلاً
پدرش. شوگا تو با زنت چیکار کردی
× بابا تو دیگه شروع نکن
شرط پارت بعد
۳۰:« لایک ❤️
۲۳.۰k
۰۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.