تک پارتی جونگوک
های گایز خب این.اولین رمان من هست البته میدونم قراره تک پارتی میبود ولی من رمان گذاشتم امیدوارم خوشتون بیاد ببخشید اگه بعد بود لایک و دنبال فراموش نشه خب تو یه دختر 17 ساله هستی و هنوز دبیرستانتو تموم نکردی و خانوادت رو هم توی یه تصادف از دست دادی و بخاطر اینکه خرجه مدرسه و خودتو در بیاری مجبوری بری کار کنی و یه خونه کوچولو هم داری (اینم بیوت). از زبون ا/ت:امروز واقعا روز گندی بود اون از اول صبح که با مخ رفتم تو دیوار اینم از الان که نصف مشروبارو شکوندم عالی شد حتی لباسمم داغون شد(عکس لباست اسلاید دوم) از زبون راوی :یه نگا به ساعت انداختم دیدم ساعت 3 صبحه و من فقط تا ساعت 6 وقت داشتم همه چیو درست کنم (تو همیشه تا ساعت شش کار میکنی و تا 8 میخوابی و بعد میری دبیرستان) اما نمیتونستم چون نمیدونستم از کجا مشروب گیر بیارم تو همین فکرا بودم که یهو دیدم ساعت شیشه و صاحب کارم اومد تو واون صحنرو دید و با عصبانیت گفت....….
آنچه خواهید خوند😂
نمیدونستم اون لحضه چیکار کنم گند زدم
اونجا خیلی ترسناک بود
من نمیخوام خاطراتم رو به یاد بیارم
کمکک
نهههههه...
ببخشید اگه این پارت کم بود منتظر پارت بعد باشین.
شرط 2 فالو 3 لایک 3 کامنت باییی
آنچه خواهید خوند😂
نمیدونستم اون لحضه چیکار کنم گند زدم
اونجا خیلی ترسناک بود
من نمیخوام خاطراتم رو به یاد بیارم
کمکک
نهههههه...
ببخشید اگه این پارت کم بود منتظر پارت بعد باشین.
شرط 2 فالو 3 لایک 3 کامنت باییی
۸.۸k
۰۸ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.