" سزاوار مرگ " پارت ۱
( چند پارتی درخواستی هست )
میسو ویو :
نه..نه..مینهو..مینهویاا * جیغ و گریه*
از خواب بیدار شدم..
خیس عرق بودم !
نفس نفس زنان پاشدم و رفتم جلو آینه..
باز این کابوس رو دیدم..
یه ساله دارم هر شب این کابوس رو میبینم..
به خودم نگا کردم..
لاغر تر شده بودم.
زیر چشام گود افتاده بود..
و صورت و لبام بی روح بود..
خسته شدم..
هرشب این کابوس رو میبینم..
رفتم حموم و تو گوشه وان شروع کردم گریه کردن
بعد از بیست مین از حموم اومدم بیرون..
یه کراپ مشکی و شلوار مشکی با کت مشکی ساده ای پوشیدم..
و رفتم بیرون از خونه..
رسیدم سر قبر مینهو..
همش از اون روز نحس شروع شد..
× فلش بک روز حادثه..
امشب قرار بود بریم عمارت پدر تهیونگ..
با خوشحالی لباسامو پوشیدم..
رفتم سمت اتاق مینهو و یه دست لباسی کن با رنگ لباس من ست بود انتخاب کردم و تنش کردم..
مینهو : ا..اوما
میسو : جانم
مینهو : بابایی کوجاس؟
میسو : داره آماده میشه..
ادامه دارد..
اسلاید دو : کراپ ات
اسلاید سه : شلوار و کت ات
( برا رفتن سر قبر مینهو )
.
میسو ویو :
نه..نه..مینهو..مینهویاا * جیغ و گریه*
از خواب بیدار شدم..
خیس عرق بودم !
نفس نفس زنان پاشدم و رفتم جلو آینه..
باز این کابوس رو دیدم..
یه ساله دارم هر شب این کابوس رو میبینم..
به خودم نگا کردم..
لاغر تر شده بودم.
زیر چشام گود افتاده بود..
و صورت و لبام بی روح بود..
خسته شدم..
هرشب این کابوس رو میبینم..
رفتم حموم و تو گوشه وان شروع کردم گریه کردن
بعد از بیست مین از حموم اومدم بیرون..
یه کراپ مشکی و شلوار مشکی با کت مشکی ساده ای پوشیدم..
و رفتم بیرون از خونه..
رسیدم سر قبر مینهو..
همش از اون روز نحس شروع شد..
× فلش بک روز حادثه..
امشب قرار بود بریم عمارت پدر تهیونگ..
با خوشحالی لباسامو پوشیدم..
رفتم سمت اتاق مینهو و یه دست لباسی کن با رنگ لباس من ست بود انتخاب کردم و تنش کردم..
مینهو : ا..اوما
میسو : جانم
مینهو : بابایی کوجاس؟
میسو : داره آماده میشه..
ادامه دارد..
اسلاید دو : کراپ ات
اسلاید سه : شلوار و کت ات
( برا رفتن سر قبر مینهو )
.
۹.۹k
۱۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.