زندگی مخفی پارت چهل شش بخش دوم
یونا تو با من ولی فعلا خودت تنها کار میکنی
که بهمون شک نکنن
الان هم بچه ها از در پشتی میان
من میرم بیرون و میگم فرار کردید
ایتزی:اوکی
یونا:فقط مراقب خودت باش
کوک:چشم و تنک
چند تا تیر هوایی زدم
و از اونجا خارج شدم
کوک:جنی نونا
اونا....اونا فرار کردن
یجی:سلام عزیزم منتظرتون بودیم
جنی:پسرا آماده
هان:ما هشت نفریم (هیونجین و فلیکس و لیسا و جونگ کوک و جنی و نامجون و هان و بنگچان)و شما ۵ نفرید
ریوجین: مطمئنید
و وایت دراگون اومدن
تهیونگ:حالا بیشتر شدیم
درسته؟؟
جیمین:خب بچه ها با شماره سه حمله کنید
یک
دو
سه
........................
تهیونگ:جیمین
من یه احساس خیلی بدی دارم
جیمین:نگران نباش همچی درست میشه...
حالا بیا بریم هیونگ
افتادم دنبال جیمین
وقتی تیر تفنگ هامون رو پر کردیم
و دوباره آماده حمله شدیم
الان رزی و یونا آسیب دیده بودن
رزی توی پاش تیر خورده بود
و یونا توی دستش
از باند روبه رو
فقط لیسا
اونم تیر نخورد
یونگی:تهیونگ
برو اونور
اطلاعات بیار
ته یونگ:آخه...آه باشهههه
از پشت دژی که ساخته بودیم
رفتم اونور
.............
ادامه دارد....
که بهمون شک نکنن
الان هم بچه ها از در پشتی میان
من میرم بیرون و میگم فرار کردید
ایتزی:اوکی
یونا:فقط مراقب خودت باش
کوک:چشم و تنک
چند تا تیر هوایی زدم
و از اونجا خارج شدم
کوک:جنی نونا
اونا....اونا فرار کردن
یجی:سلام عزیزم منتظرتون بودیم
جنی:پسرا آماده
هان:ما هشت نفریم (هیونجین و فلیکس و لیسا و جونگ کوک و جنی و نامجون و هان و بنگچان)و شما ۵ نفرید
ریوجین: مطمئنید
و وایت دراگون اومدن
تهیونگ:حالا بیشتر شدیم
درسته؟؟
جیمین:خب بچه ها با شماره سه حمله کنید
یک
دو
سه
........................
تهیونگ:جیمین
من یه احساس خیلی بدی دارم
جیمین:نگران نباش همچی درست میشه...
حالا بیا بریم هیونگ
افتادم دنبال جیمین
وقتی تیر تفنگ هامون رو پر کردیم
و دوباره آماده حمله شدیم
الان رزی و یونا آسیب دیده بودن
رزی توی پاش تیر خورده بود
و یونا توی دستش
از باند روبه رو
فقط لیسا
اونم تیر نخورد
یونگی:تهیونگ
برو اونور
اطلاعات بیار
ته یونگ:آخه...آه باشهههه
از پشت دژی که ساخته بودیم
رفتم اونور
.............
ادامه دارد....
۱.۲k
۲۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.