پارت 2
پارت 2
ویو تهیونگ-
اخم ریزی میکنم_
بعد از ۴۰ مین زنگ خونه میخوره
کیفمو بر میدارم و وسایلمو جمع میکنم_
ب سمت سلنا میرم_
سلنا بریم دنبال ویلیام؟
سلنا:نه ولش کن
سلنا دستمو میگیره و با دو از مدرسه خارج میشیم_
توی حیاط مدرسه بودیم ک با ون مشکی ای مواجه میشیم_
میزنم ب سلنا_
هی این ونه برای کیه؟
سلنا:وای دیرمههه من باید برم نمیدونم...نمیدونم خدافظ
سلنا با دو ب سمت خونش حرکت میکنه_
ویو کایلی_
تعجب میکنم چرا ی همچین ونی توی حیاط مدرسس نکنه تو مدرسه ایدل داریم؟
چشمم ب همون پسره تهیونگ میخوره ک وارد ون میشه_
ویو تهیونگ_
کولمو بر میدارم و میرم بیرون_
چشمم ب دختره میخوره_
توی ون میشینم_
دراگون...اطلاعات ی دختر رو میخوام برام پیدا کنی....
دراگون لبتابش رو باز میکنه_
اسم سن نام خانوادگیشو بگو تهیونگ
تهیونگ:مین کایلی 18 یا 17 بود سنش
دراگون:تا شب امارشو در میارم
وارد خونه میشم_
واییی حاجی
جیغ میزنم_
جیاااا اینجا خونس با خوک دونی چرا هرچی ک خوردی توی اشپزخونس
جیا:ها؟چی اصن امروز چند شنبس کجا بودی؟
با چشمای گرد نگاهش میکنم_
اوسگول امروز روز اول مدرسه بود هرچقدر بیدارت کردم بیدار نشدی گاو
جیا:عه پشمام عب نداره
کتابامو بر میدارم و ب سمت اتاقم میرم_
عینک مطالعم رو میزنم_
میرم توی گوشیم_
اسم پسره چی بود؟تهیونگ بود...
وارد اینستا گرامم میشم و سرچمیکنم کیم تهیونگ_
پیجشو پیدا میکنم_
واوو پیجش خیلی دارک..وا...وایسا...این خونس یا عمارت....چقدر...چقد ماشین داره...
پشمام...شغلش چیه اصن؟
همون لحظه گوشیم زنگ میخوره و با ی شماره چرت و پرت مواجه میشم
ادامه دارد.....
شرایط پارت بعد
لایک:۶ کامنت:۴تا
#بی_تی_اس #فیک_بی_تی_اس #تهیونگ #جونگکوک
ویو تهیونگ-
اخم ریزی میکنم_
بعد از ۴۰ مین زنگ خونه میخوره
کیفمو بر میدارم و وسایلمو جمع میکنم_
ب سمت سلنا میرم_
سلنا بریم دنبال ویلیام؟
سلنا:نه ولش کن
سلنا دستمو میگیره و با دو از مدرسه خارج میشیم_
توی حیاط مدرسه بودیم ک با ون مشکی ای مواجه میشیم_
میزنم ب سلنا_
هی این ونه برای کیه؟
سلنا:وای دیرمههه من باید برم نمیدونم...نمیدونم خدافظ
سلنا با دو ب سمت خونش حرکت میکنه_
ویو کایلی_
تعجب میکنم چرا ی همچین ونی توی حیاط مدرسس نکنه تو مدرسه ایدل داریم؟
چشمم ب همون پسره تهیونگ میخوره ک وارد ون میشه_
ویو تهیونگ_
کولمو بر میدارم و میرم بیرون_
چشمم ب دختره میخوره_
توی ون میشینم_
دراگون...اطلاعات ی دختر رو میخوام برام پیدا کنی....
دراگون لبتابش رو باز میکنه_
اسم سن نام خانوادگیشو بگو تهیونگ
تهیونگ:مین کایلی 18 یا 17 بود سنش
دراگون:تا شب امارشو در میارم
وارد خونه میشم_
واییی حاجی
جیغ میزنم_
جیاااا اینجا خونس با خوک دونی چرا هرچی ک خوردی توی اشپزخونس
جیا:ها؟چی اصن امروز چند شنبس کجا بودی؟
با چشمای گرد نگاهش میکنم_
اوسگول امروز روز اول مدرسه بود هرچقدر بیدارت کردم بیدار نشدی گاو
جیا:عه پشمام عب نداره
کتابامو بر میدارم و ب سمت اتاقم میرم_
عینک مطالعم رو میزنم_
میرم توی گوشیم_
اسم پسره چی بود؟تهیونگ بود...
وارد اینستا گرامم میشم و سرچمیکنم کیم تهیونگ_
پیجشو پیدا میکنم_
واوو پیجش خیلی دارک..وا...وایسا...این خونس یا عمارت....چقدر...چقد ماشین داره...
پشمام...شغلش چیه اصن؟
همون لحظه گوشیم زنگ میخوره و با ی شماره چرت و پرت مواجه میشم
ادامه دارد.....
شرایط پارت بعد
لایک:۶ کامنت:۴تا
#بی_تی_اس #فیک_بی_تی_اس #تهیونگ #جونگکوک
۳.۶k
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.