cute lover
پارت ۲۸
فلیکس: مینهو واقعا با جیسونگ یکی دیگه ای
مینهو: من با همه یکیمم
جیسونگ: مینهووو!
مینهو: سنجاب کوچولوم تو که همه نیستی.
جیسونگ: من کوچولو نیستمم
مینهو: هستی ، یه نینی یا سنجاب کوچولو.
جیسونگ: منم میخوام بهت لقب بدم اوم....اها خرگوش گشنه.
مینهو: گشنه؟
جیسونگ: اره همش گشنته مخالفت نکن.
مینهو: باشه عزیزم(با خنده)
هیونجین: وایی خدا اینارو ببین بزار یروز بگذره
فلیکس: تو برای من بعد چند ماه اسم گذاشتی واقعا که.
هیونجین: عزیزمم جوجو کوچولوم؟
فلیکس: هوم؟
هیونجین: قهری؟
فلیکس: نه
هیونجین: پس نیگام کن
فلیکس: باشه
هیونجین: مینهو همش تقصیر توعه
مینهو: به من چه تو شوهر خوبی نیستی(با خنده)
هیونجین: عهههههههه
بعد ۱ ساعت
مینهو: خب ما دیگه بریم ، جیسونگ
جیسونگ: اره دیگه
هیونجین: باشه
فلیکس: بازم ممنون بخاطر همه کاراتون.
جیسونگ: کاری نکردیم که
مینسونگ خداحافظی کردن و به سمت خونه حرکت کردن.
بعد تقریبا نیم ساعت رسیدن.
جیسونگ: خب من دیگه باید برم ، بای بای
مینهو: وایسا بچیزی یادت رفت
جیسونگ: چی؟
مینهو به سمت جیسونگ رفت و شروع به بوسیدنش کرد. بعد از چند ثانیه ازش جدا شد.
مینهو: اینو
جیسونگ: بیرون دیگه نکنن(با خجالت)
مینهو: چرا باید همه بدونن صاحبت کیه
جیسونگ: مینهووو ، بای بای
مینهو: بای بای
هر کدومشون رفتن خونه های خودشون.
ویو جیسونگ
وایییی اون خیلی جذابهه همش مخ میزنه نمیتونم بخوابممم.
بعد چند دقیقه چشمام گرم شد و خوابم برد.
فلیکس: مینهو واقعا با جیسونگ یکی دیگه ای
مینهو: من با همه یکیمم
جیسونگ: مینهووو!
مینهو: سنجاب کوچولوم تو که همه نیستی.
جیسونگ: من کوچولو نیستمم
مینهو: هستی ، یه نینی یا سنجاب کوچولو.
جیسونگ: منم میخوام بهت لقب بدم اوم....اها خرگوش گشنه.
مینهو: گشنه؟
جیسونگ: اره همش گشنته مخالفت نکن.
مینهو: باشه عزیزم(با خنده)
هیونجین: وایی خدا اینارو ببین بزار یروز بگذره
فلیکس: تو برای من بعد چند ماه اسم گذاشتی واقعا که.
هیونجین: عزیزمم جوجو کوچولوم؟
فلیکس: هوم؟
هیونجین: قهری؟
فلیکس: نه
هیونجین: پس نیگام کن
فلیکس: باشه
هیونجین: مینهو همش تقصیر توعه
مینهو: به من چه تو شوهر خوبی نیستی(با خنده)
هیونجین: عهههههههه
بعد ۱ ساعت
مینهو: خب ما دیگه بریم ، جیسونگ
جیسونگ: اره دیگه
هیونجین: باشه
فلیکس: بازم ممنون بخاطر همه کاراتون.
جیسونگ: کاری نکردیم که
مینسونگ خداحافظی کردن و به سمت خونه حرکت کردن.
بعد تقریبا نیم ساعت رسیدن.
جیسونگ: خب من دیگه باید برم ، بای بای
مینهو: وایسا بچیزی یادت رفت
جیسونگ: چی؟
مینهو به سمت جیسونگ رفت و شروع به بوسیدنش کرد. بعد از چند ثانیه ازش جدا شد.
مینهو: اینو
جیسونگ: بیرون دیگه نکنن(با خجالت)
مینهو: چرا باید همه بدونن صاحبت کیه
جیسونگ: مینهووو ، بای بای
مینهو: بای بای
هر کدومشون رفتن خونه های خودشون.
ویو جیسونگ
وایییی اون خیلی جذابهه همش مخ میزنه نمیتونم بخوابممم.
بعد چند دقیقه چشمام گرم شد و خوابم برد.
۷.۲k
۲۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.