انتقام شیرین پارت 8
" ناجی ما ! "
تو لحظه اخر کسی به سرعت درو باز کرد و زاویه تفنگ هوسوک رو عوض کرد و دستش رو به سمت دیوار گرفت و گلوله به دیوار خورد
~ چیییی ! دانیل تو اینجا چیکار میکنی ؟
+ دانیل !
$ چرا فکر کردی خیلی زرنگی ؟ تو انقدر بلا سر من و میراندا آوردی که دیگه راه فرار نداری ! این مسیری که داری میری جای گو*زیدن نیست ! ( جررر )
~ شت
دانیل سریع اسلحه رو از هوسوک کش رفت و به تهیونگ شلیک کرد ولی ...
هوسوک سریعا جلوی تهیونگ اومد و تیر خورد توی شکمش
~ هیونگگگگ
$ اوه !
جیمین با شنیدن صدای اسلحه سریعا از راه رسید و هوسوک رو برد بیمارستان
~ عوضییییی چطور جرعت کردی به دوستم اسیب بزنیییی
و به سمت دانیل حمله ور شد
$ پس جنگ تن به تن میخوای اره ؟
و با هم درگیر شدن
میراندا سریع یه تیکه لوله فلزی برداشت و محکم زد تو سر تهیونگ و بی هوشش کرد
+ هی تو چرا سر به سر تهیونگ میزاری چصخل 😐
$ حقشه
+ دیوانه 😑 کمکم کن ببرمش
$خا
دانیل و میراندا با هم تهیونگ رو بلند کردن و گذاشتن رو تختش
بعد چند مین تهیونگ به هوش اومد
~ چی شده ؟ من کجام ؟ اخخخخخخ سرممممم
+ اولا من با لوله زدم تو سرت ، دوما تو اتاقتی
یه دفعه تهیونگ از جاش بلند شد
~ هوسوک کجاست ؟
$ جیمین بردش بیمارستان
~ عوضیی ، اخ سرم
$ 😏
ددیریدیردییندینیدنی ( زنگ گوشیه مثلا 😐 )
+ این دیگه کدوم خریه ؟
+ الو ؟
سوم شخص : سلام خانم ویمز ؟
+ بله خودمم
س.ش : خواستم بگم آقای جانگ هوسوک فوت کردن!
+ چییییی !
گوشی از دستش افتاد . حتی فکرش هم نمیکرد هوسوک بمیره
+ ته تهیونگ
~ چیه چی شده ؟
+ هوسوک .... مرد
~ چی داری میگی ؟
+ دکتر همین الان بهم گفت
.
.
.
.
شاید بعدی پارت اخر باشه .... شایدم اخری از فصل یک ؟
تو لحظه اخر کسی به سرعت درو باز کرد و زاویه تفنگ هوسوک رو عوض کرد و دستش رو به سمت دیوار گرفت و گلوله به دیوار خورد
~ چیییی ! دانیل تو اینجا چیکار میکنی ؟
+ دانیل !
$ چرا فکر کردی خیلی زرنگی ؟ تو انقدر بلا سر من و میراندا آوردی که دیگه راه فرار نداری ! این مسیری که داری میری جای گو*زیدن نیست ! ( جررر )
~ شت
دانیل سریع اسلحه رو از هوسوک کش رفت و به تهیونگ شلیک کرد ولی ...
هوسوک سریعا جلوی تهیونگ اومد و تیر خورد توی شکمش
~ هیونگگگگ
$ اوه !
جیمین با شنیدن صدای اسلحه سریعا از راه رسید و هوسوک رو برد بیمارستان
~ عوضییییی چطور جرعت کردی به دوستم اسیب بزنیییی
و به سمت دانیل حمله ور شد
$ پس جنگ تن به تن میخوای اره ؟
و با هم درگیر شدن
میراندا سریع یه تیکه لوله فلزی برداشت و محکم زد تو سر تهیونگ و بی هوشش کرد
+ هی تو چرا سر به سر تهیونگ میزاری چصخل 😐
$ حقشه
+ دیوانه 😑 کمکم کن ببرمش
$خا
دانیل و میراندا با هم تهیونگ رو بلند کردن و گذاشتن رو تختش
بعد چند مین تهیونگ به هوش اومد
~ چی شده ؟ من کجام ؟ اخخخخخخ سرممممم
+ اولا من با لوله زدم تو سرت ، دوما تو اتاقتی
یه دفعه تهیونگ از جاش بلند شد
~ هوسوک کجاست ؟
$ جیمین بردش بیمارستان
~ عوضیی ، اخ سرم
$ 😏
ددیریدیردییندینیدنی ( زنگ گوشیه مثلا 😐 )
+ این دیگه کدوم خریه ؟
+ الو ؟
سوم شخص : سلام خانم ویمز ؟
+ بله خودمم
س.ش : خواستم بگم آقای جانگ هوسوک فوت کردن!
+ چییییی !
گوشی از دستش افتاد . حتی فکرش هم نمیکرد هوسوک بمیره
+ ته تهیونگ
~ چیه چی شده ؟
+ هوسوک .... مرد
~ چی داری میگی ؟
+ دکتر همین الان بهم گفت
.
.
.
.
شاید بعدی پارت اخر باشه .... شایدم اخری از فصل یک ؟
۱۰.۷k
۲۸ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.