A few days part 9
اومد جلو دستشو گرفتم که یه زره آروم تر شه ولی خیلی عصبی بود
ولم کن = هوسوک
دستشو کشیدو حولم داد محکم خوردم به دیوار شیشه ای پشتم دیوار خورد شد منم از طبقه ی ۱۲ پرت شدم پایین
کل خیابون رو خون گرفته بود منو حتا بیمارستان هم نبردن چون دیگه کاری از دستشون بر نمی اومد
پارچه کشیدن روم منو بردن
من چی کار کردم / گریه = هوسوک
سریع رفت خونه ی جونگ کوک
درو زد کوک درو باز کرد
سلام = کوک
گلوشو میگیره مچسبونه به دیوار مشت میزنه تو صورتش موهاشو میگیره تو دستش
تو با من اینکارو کردی / عربده = هوسوک
ولم کن وحشی من چیکار کردم روانی = کوک
ته مو / گریه = هوسوک
چی = کوک
مرد = هوسوک
به من چه خوب = کوک
تو بهش دس زدی / عربده = هوسوک
تا اومد کوک حرف بزنه هوسوک یه گلوله خالی کرد تو مغزش کل تنشو خون گرفته بود
بد اونجا پاشد اومد هتل هنوز خدمت کارا نیومده بودن تا شیشه خورده هارو جم کننن
من بهت گفتم هر جا بری میام = هوسوک
با یه تیکه شیشه ی گنده رنگ گردنشو زد
پایان :)
ولم کن = هوسوک
دستشو کشیدو حولم داد محکم خوردم به دیوار شیشه ای پشتم دیوار خورد شد منم از طبقه ی ۱۲ پرت شدم پایین
کل خیابون رو خون گرفته بود منو حتا بیمارستان هم نبردن چون دیگه کاری از دستشون بر نمی اومد
پارچه کشیدن روم منو بردن
من چی کار کردم / گریه = هوسوک
سریع رفت خونه ی جونگ کوک
درو زد کوک درو باز کرد
سلام = کوک
گلوشو میگیره مچسبونه به دیوار مشت میزنه تو صورتش موهاشو میگیره تو دستش
تو با من اینکارو کردی / عربده = هوسوک
ولم کن وحشی من چیکار کردم روانی = کوک
ته مو / گریه = هوسوک
چی = کوک
مرد = هوسوک
به من چه خوب = کوک
تو بهش دس زدی / عربده = هوسوک
تا اومد کوک حرف بزنه هوسوک یه گلوله خالی کرد تو مغزش کل تنشو خون گرفته بود
بد اونجا پاشد اومد هتل هنوز خدمت کارا نیومده بودن تا شیشه خورده هارو جم کننن
من بهت گفتم هر جا بری میام = هوسوک
با یه تیکه شیشه ی گنده رنگ گردنشو زد
پایان :)
۴.۶k
۲۹ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.