بی رحم
#بی_رحم
part 6
_ اما من از اونجایی که تازه وارد اینشرکت شدم زیاد با اشخاص این شرکت اشناییت ندارم میتونید خودتون رو معرفی کنید
_ البته من پارک جیمینم یکی از سهام دارای شرکت ۴۰ درصد از سهام این شرکت متعلق به منه
با گفتن ۴۰ درصد یه لحظه تو شُک رفتم پس چرا من خبر نداشتم
طوری که انگار اتفاقی نیوفتاده دستم رو به سمتش دراز کردم
از اشنایی باهات خوشحالم اقای پارک
اونم متقابل دستم رو محکم گرفت و با نگاه و لحن سردی جواب داد : همچنین خانم مین یوری
بعد از خروج جیمین از اتاق پاهام سست شد
یعنی قراره من هر دفعه اونو توی شرکت ببینم نه اینجوری نمیشه
حتی همین الا هم نقش بازی کردن برام سخت ترین کار بود
چند بار قراره اینجوری پیش برم بلاخره که در برابرش کم میارم
تپش قلبم رفته بود بالا هر دفعه که اونو میدیدم همین اتفاق برام میوفتاد دستم رو گذاشم روی قلبم
نمیخواستم باز اتفاقات پنج سال پیش تکرار شه
اما انگار اون انقدر کینه داره که حتی براش مهم نیست چه اتفاقی بیوفته حالم واقعا خوب نبود
پس از اتاقم خارج شدم و به سمت حیاط شرکت حرکت کردم
همونطور که روی نیمکت افتادم یاد دیشب افتادم
دقیقا پنج سال پیش اونجور روزی بود که با جیمین رو به رو شدم
کی فکرش رو میکرد اخرش به اینجا برسیم
اینکه الا هر دومون مجبور به بازی کردن نقشیم اما مطمعن نبودم برای اونم همینطور باشه
ایا اون هنوز منو دوست داره یا میخواد فقط کار منو تلافی کنه
اما واقعا من نمی خواستم اونطوری شه
با یاد اوری گذشته و لحظات خوشم با جیمین قطره اشکی از چشم سرازیر شد
اخه گناه ما چی بود که نمی تونستیم مثل دوتا عاشق کنار هم باشیم
یعنی انقدر کنار هم بودن ما دوتا بده که حتی خانواده همونم مخالف بودن
حتی پدرم منو به مدت چهار سال فرستاد امریکا که مبادا باز برم سراغ جیمین
بهتر بود برگردم شرکت حتما الا یه عالمه کار هست که باید انجام بدم از روی نیمت بلند شدم و قدم زنان به سمت شرکت رفتم
اما هنوز یه چیزی اذیتم میکرد
اینکه امروز جیمین دقیقا برای چه کاری اومده بود بعید میدونم فقط برای تبریک اومده باشه
به سمت اتاقم رفتم و بعد دوباره سرگرم کارم شدم
تقریبا چند ساعتی بود مشغول چک کردن پروژه ها بودم چون تازه وارد شرکا شده بودم مجبور بودم با کل سهام دارا و شرکا و و سرمایه گذارا اشنا شم
تنها کسی که بین سهام دارا بیشترین درصد رو داشت جیمین بود
اما چرا
اصلا از کی تا حالا شرکت دار شده
شرکت دیجی تال پارک
فقط چند سال از شروع کارشون میگذره اما خیلی وسعت پیدا کرده
همینجور در حال چک کردن اونا بودم که در اتاق زده شد
سرم رو بلند کردم با منشی رو به رو شدم
part 6
_ اما من از اونجایی که تازه وارد اینشرکت شدم زیاد با اشخاص این شرکت اشناییت ندارم میتونید خودتون رو معرفی کنید
_ البته من پارک جیمینم یکی از سهام دارای شرکت ۴۰ درصد از سهام این شرکت متعلق به منه
با گفتن ۴۰ درصد یه لحظه تو شُک رفتم پس چرا من خبر نداشتم
طوری که انگار اتفاقی نیوفتاده دستم رو به سمتش دراز کردم
از اشنایی باهات خوشحالم اقای پارک
اونم متقابل دستم رو محکم گرفت و با نگاه و لحن سردی جواب داد : همچنین خانم مین یوری
بعد از خروج جیمین از اتاق پاهام سست شد
یعنی قراره من هر دفعه اونو توی شرکت ببینم نه اینجوری نمیشه
حتی همین الا هم نقش بازی کردن برام سخت ترین کار بود
چند بار قراره اینجوری پیش برم بلاخره که در برابرش کم میارم
تپش قلبم رفته بود بالا هر دفعه که اونو میدیدم همین اتفاق برام میوفتاد دستم رو گذاشم روی قلبم
نمیخواستم باز اتفاقات پنج سال پیش تکرار شه
اما انگار اون انقدر کینه داره که حتی براش مهم نیست چه اتفاقی بیوفته حالم واقعا خوب نبود
پس از اتاقم خارج شدم و به سمت حیاط شرکت حرکت کردم
همونطور که روی نیمکت افتادم یاد دیشب افتادم
دقیقا پنج سال پیش اونجور روزی بود که با جیمین رو به رو شدم
کی فکرش رو میکرد اخرش به اینجا برسیم
اینکه الا هر دومون مجبور به بازی کردن نقشیم اما مطمعن نبودم برای اونم همینطور باشه
ایا اون هنوز منو دوست داره یا میخواد فقط کار منو تلافی کنه
اما واقعا من نمی خواستم اونطوری شه
با یاد اوری گذشته و لحظات خوشم با جیمین قطره اشکی از چشم سرازیر شد
اخه گناه ما چی بود که نمی تونستیم مثل دوتا عاشق کنار هم باشیم
یعنی انقدر کنار هم بودن ما دوتا بده که حتی خانواده همونم مخالف بودن
حتی پدرم منو به مدت چهار سال فرستاد امریکا که مبادا باز برم سراغ جیمین
بهتر بود برگردم شرکت حتما الا یه عالمه کار هست که باید انجام بدم از روی نیمت بلند شدم و قدم زنان به سمت شرکت رفتم
اما هنوز یه چیزی اذیتم میکرد
اینکه امروز جیمین دقیقا برای چه کاری اومده بود بعید میدونم فقط برای تبریک اومده باشه
به سمت اتاقم رفتم و بعد دوباره سرگرم کارم شدم
تقریبا چند ساعتی بود مشغول چک کردن پروژه ها بودم چون تازه وارد شرکا شده بودم مجبور بودم با کل سهام دارا و شرکا و و سرمایه گذارا اشنا شم
تنها کسی که بین سهام دارا بیشترین درصد رو داشت جیمین بود
اما چرا
اصلا از کی تا حالا شرکت دار شده
شرکت دیجی تال پارک
فقط چند سال از شروع کارشون میگذره اما خیلی وسعت پیدا کرده
همینجور در حال چک کردن اونا بودم که در اتاق زده شد
سرم رو بلند کردم با منشی رو به رو شدم
۶.۴k
۰۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.