دیوونه
دیوونه
پ۲۹
*لینو ویو*
کمکم دلش برای سنجاب کوچولوش سوخت......پس تصمیم گرفت خودش همه ی کار هارو بکنه
^*هذیون گفتم تو خواب*
-سنجاب کوچولوی کیوت
*یه نکته:جیسونگ بعد از مکالمه خوابش برد*
پوستای خوراکی رو زمین رو برداشت و به سمت سطل آشغال رفت..........
*سونگمین ویو*
*نکته:الان ساعت ۱۱ هست و جیسونگ هنوز خوابه😐*
÷سونگمیناااا
=بله بیبی؟
÷از کی تاحالا بیبی؟
=از کی تاحالا ددی؟
÷حوصلم سر رفته
=😑
÷خوب چیه؟*کیوت*
=اوکی میتونی کارتمو برداری بری بیرون
÷*خوشحال از اینکه به هدفش رسید*
=اما منم باهات میامممم😁😁
÷اصن نمیقامم*قهر الکی*
=یاااا مگه چی گفتمم؟
÷نوموخوام
=*پامیشه و خودشو میندازه رو جونگین*
÷آی...نکنن
=میکونم خوبم میکونم
سونگمین آروم رو جونگین خیمه زد و لبهاش رو لبهای روباهش گذاشت
=اگه...*بوسه*...آشتی...*بوسه...نکنی...*بوسه*...تا صبح...*بوسه*...همینه
÷ن...م....ی....ک....ن...م..
پ۲۹
*لینو ویو*
کمکم دلش برای سنجاب کوچولوش سوخت......پس تصمیم گرفت خودش همه ی کار هارو بکنه
^*هذیون گفتم تو خواب*
-سنجاب کوچولوی کیوت
*یه نکته:جیسونگ بعد از مکالمه خوابش برد*
پوستای خوراکی رو زمین رو برداشت و به سمت سطل آشغال رفت..........
*سونگمین ویو*
*نکته:الان ساعت ۱۱ هست و جیسونگ هنوز خوابه😐*
÷سونگمیناااا
=بله بیبی؟
÷از کی تاحالا بیبی؟
=از کی تاحالا ددی؟
÷حوصلم سر رفته
=😑
÷خوب چیه؟*کیوت*
=اوکی میتونی کارتمو برداری بری بیرون
÷*خوشحال از اینکه به هدفش رسید*
=اما منم باهات میامممم😁😁
÷اصن نمیقامم*قهر الکی*
=یاااا مگه چی گفتمم؟
÷نوموخوام
=*پامیشه و خودشو میندازه رو جونگین*
÷آی...نکنن
=میکونم خوبم میکونم
سونگمین آروم رو جونگین خیمه زد و لبهاش رو لبهای روباهش گذاشت
=اگه...*بوسه*...آشتی...*بوسه...نکنی...*بوسه*...تا صبح...*بوسه*...همینه
÷ن...م....ی....ک....ن...م..
۶.۱k
۰۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.