تک پارتی هیون جین
تک پارتی هیونجین
وقتی باهاش قهر میکنی
نگاهی به ساعت انداختی و دوباره دستات رو روی سرت گذاشتی اینکه 12 شب هم گذشته بود اعصابتو بیشتر خورد میکرد دیگه نتونستی تحمل کنی و به سمت اتاقت حرکت کردی بعد برداشتن کتت از خونه خارج شدی سوار ماشینت شدی شروع به رانندگی کردی
"فلش بک به 4 ساعت پیش"
هیون: من اومدم
ا.ت: خش
هیون: جان؟
ا.ت: میگم خوش اومدی خوب شد؟
هیون: چرا اینطوری رفتار میکنی؟ اتفاقی افتاده بیب؟
ا.ت: نمیدونم آقای هوانگ هیونجین اینو باید از شما پرسید که چرا امروز تو کنسرت بین اون همه جمعیت سسکی بازی درمیاوردی؟
هیون: هممم بیبی من غیرتی شده؟
ا.ت: هیون واسه من چیز بازی درنیار به نظرت من میزارم اون همه دختر هر*زه نگاهت کنه؟
هیون: چیز بازی؟ ا.ت مراقب حرف دهنت باش
ا.ت: نباشم چی؟
هیون: سر یه اجرای مسخره این همه طول میدی؟
ا.ت: اجرای مسخره؟ میدونی طرفدارات قراره چه ادیتایی ازت بزنن؟
هیون: ببین تو حالت خوب نیست نظرت چیه بریم بیرون شام بخوریم؟
ا.ت: هوففففف بسه هیون اگه میخوای شام بخوری گمشو تنهایی شامتو بخور
هیون: ببین دیگه داری زیاده روی میکنی ها
ا.ت: من زیاده روی نمیکنم خب گمشو آقای هوانگ هیونجین
هیون از این رفتارت واقعا شکه شده بود ولی بدون گفتن چیزی از خونه خارج شد
.
.
.
همینطور که داشتی تو ماشین به خودت لعنت میفرستادی به سمت خونه چانگبین و هیون حرکت میکردی
تقی به در زدی در توسط چانگبین باز شد
چانگبین: اوه ا.ت
ا.ت: هیونجین اینجاس؟
چانگبین: آره بیا تو
هیون: چانگبین کیه؟(که تورو دید) اوه ا.ت برا چی اومدی؟ تو دعوا بعضی کلمات یادت رفته اومدی اونارو بگی؟
ا.ت: هیونجین ببخشید من زیاده روی کردم این روزا حالم خوب نیس میترسم تورم مثل بقیه دوستام از دست بدم
هیون: ا.ت چرا همچین فکرایی میکنی؟
ا.ت: هیون من متاسفم
هیون: مشکلی نیس تو خودم میدونی من تورو هیچ وقت ول نمیکنم
ا.ت: ممنونم هیون ممنونم که باهامی
هیونجین تورو بغل کرد و بوسهای روی لبات گذاشت
مین وایل چانگبین بیچاره که داشت عوق میزد از شدت رمانتیک بودنتون.
میدونم ریدم هعیییی
@xaylinx
وقتی باهاش قهر میکنی
نگاهی به ساعت انداختی و دوباره دستات رو روی سرت گذاشتی اینکه 12 شب هم گذشته بود اعصابتو بیشتر خورد میکرد دیگه نتونستی تحمل کنی و به سمت اتاقت حرکت کردی بعد برداشتن کتت از خونه خارج شدی سوار ماشینت شدی شروع به رانندگی کردی
"فلش بک به 4 ساعت پیش"
هیون: من اومدم
ا.ت: خش
هیون: جان؟
ا.ت: میگم خوش اومدی خوب شد؟
هیون: چرا اینطوری رفتار میکنی؟ اتفاقی افتاده بیب؟
ا.ت: نمیدونم آقای هوانگ هیونجین اینو باید از شما پرسید که چرا امروز تو کنسرت بین اون همه جمعیت سسکی بازی درمیاوردی؟
هیون: هممم بیبی من غیرتی شده؟
ا.ت: هیون واسه من چیز بازی درنیار به نظرت من میزارم اون همه دختر هر*زه نگاهت کنه؟
هیون: چیز بازی؟ ا.ت مراقب حرف دهنت باش
ا.ت: نباشم چی؟
هیون: سر یه اجرای مسخره این همه طول میدی؟
ا.ت: اجرای مسخره؟ میدونی طرفدارات قراره چه ادیتایی ازت بزنن؟
هیون: ببین تو حالت خوب نیست نظرت چیه بریم بیرون شام بخوریم؟
ا.ت: هوففففف بسه هیون اگه میخوای شام بخوری گمشو تنهایی شامتو بخور
هیون: ببین دیگه داری زیاده روی میکنی ها
ا.ت: من زیاده روی نمیکنم خب گمشو آقای هوانگ هیونجین
هیون از این رفتارت واقعا شکه شده بود ولی بدون گفتن چیزی از خونه خارج شد
.
.
.
همینطور که داشتی تو ماشین به خودت لعنت میفرستادی به سمت خونه چانگبین و هیون حرکت میکردی
تقی به در زدی در توسط چانگبین باز شد
چانگبین: اوه ا.ت
ا.ت: هیونجین اینجاس؟
چانگبین: آره بیا تو
هیون: چانگبین کیه؟(که تورو دید) اوه ا.ت برا چی اومدی؟ تو دعوا بعضی کلمات یادت رفته اومدی اونارو بگی؟
ا.ت: هیونجین ببخشید من زیاده روی کردم این روزا حالم خوب نیس میترسم تورم مثل بقیه دوستام از دست بدم
هیون: ا.ت چرا همچین فکرایی میکنی؟
ا.ت: هیون من متاسفم
هیون: مشکلی نیس تو خودم میدونی من تورو هیچ وقت ول نمیکنم
ا.ت: ممنونم هیون ممنونم که باهامی
هیونجین تورو بغل کرد و بوسهای روی لبات گذاشت
مین وایل چانگبین بیچاره که داشت عوق میزد از شدت رمانتیک بودنتون.
میدونم ریدم هعیییی
@xaylinx
۳.۹k
۰۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.