عشق دروغین
[p4]
[فردا]
«ویو ا.ت »
بیدار شدم ساعت ۶ بود رفتم یه دوش ۵ دقیقه ای گرفتم
اومدم بیرون رفتم موهامو خشک کردم لباس فرم رو پوشیدم رفتم رو میز آرایشم یه آرایش ملایم کردم و موهام رو از بالا بستم و کیفم رو برداشتم و رفتم دانشگاه وارد کلاس شدم و رفتم رو میز نشستم
«ویو هوپی»
طبق معمول بیدار شدم دیدم ساعت ۶ و نیمه با سرعت دویدم تو دستشویی ابی به دست و صورتم زدم لباسامو پوشیدم بدون خوردن صبحانه رفتم مدرسه تا جایی که تونستم دویدم سمت مدرسه.......
_ آخیش بالاخره رسیدم
با سرعت رفتم سر کلاس دیدم ا. ت نشسته سر جاش منم رفتم پیشش نشستم
+ ای خدا ( زیر لب)
_ اگه مشکل داری برم
+ اره مشکل دارم
_ اوکی ولی من نمیرم
+ انتظارم نداشتم که بری
«ویو ا.ت»
ای خدا باز این اومد خدا کنه پیش من نشینه چرا اون حرفا رو دیروز برا اون گفتم الان از دیدنش خجالت میکشم
..... چراااااا نشست پیش منننننن 😨
زنگ خورد
+ اخیش این زنگ کوفتی بالاخره خورد گشنمههه
_منم گشنمههههههه
+ تو چی میگی تو گوش من داد نزن
_ خودتم داشتی داد میزدی
+ به تو چه
_ تربچه
+خونت کجاس تو باغچه
_ غذات
*بسهههههههههه
_ میخواستم حالشو بگیرم تو چرا اومدی جیمین
*اگه نمیومدم شما تا فرا دعوا میکردین
٪ اه ا. ت
+ ب.بله
( سوجین قلدر مدرسس از ا. ت کوچیکتره اما بیشتر برا اون قلدری میکنه تازه هم اومده و دختر عموی هوپیه )
٪ امروز با خودت چی داری ( مثلا پولو اینا. قلدریه دیگه من چه میدونم)
+ امروز هیچی ندارم ببخشید
_ چی میگه ا. ت
+.........
_ ا. ت ( داد)
٪ هه یاااا ا. ت چطور جرعت کردی با هوپی حرف بزنی یا با اون بری غذا خوری هان ( مو های ا. ت رو میکشه و ا. تو میندازه زمین)
از اینکه داشتم پیش هوپی تحقیر میشدم واقعا اعصبانی بودم اما کاری نمیتونستم بکنم
_ دختره ی عوضی چطور جرعت کردی بهش دست بزنی
٪چی هوپی یعنی تو عاشق اینی
_ چی نه ولی حق نداری با بزرگترت اینطوری رفتار کنی
٪هه ا. ت دلم برات میسوزه هیچ کس از تو خوشش نمیاد
+ بسهههههههههه
٪چی زبون در اوردی برا من
دیگه از اینکه همیشه تحقیرم میکرد واقعا خسته شده بودم
دستشو گرفتم پرتش کردم رو زمین
٪اییییییی چیکار کردی عوضی
موهاشو گرفتم و بلندش کردم
+ از امروز به بعد نمیخوام ببینیم قلدری میکنی اگه ببینم بلایی به سرت میارم که مرغ های آسمون به حالت گریه کنن فهمیدی دختره ی هرزه
پرتش کردم رو زمین و رفتم تو غذا خوری احساس خوبی داشتم که جوابش رو دادم
* هوپی سر به سرش نزار دیگه اگه یه همچین بلایی سرت بیاره چی ( در گوشش گفت که جفتشون رو سوجین کپ کرده بودن)
_ نمیدونستم یه دختر میتونه انقدر خطرناک باشه
کمی بعد دیدم هوپی اومد پیشم نشست اما خیلی تعجب کرده بود
_ ا اااااا ا. ت
+ بله
_ هیچی ولش کن
غذا مو خوردم و رفتم تو کلاس
هوپی اومد و نشست
_ ام ا. ت یه درخواستی دارم ازت
+ چی
_ میشه از اینکه اذیتت میکنم اعصبانی نشی و اینطوری نزنیم
+ چی 😳🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
_ به چی میخندی
+ به تو 🤣🤣🤣 وای خدا 🤣🤣🤣🤣 دلم درد گرفت 🤣🤣🤣🤣🤣هوف
+ اون قلدری میکرد رو سرم و تحقیرم میکرد جلو چشم بقیه برا همین از کاراش خسته شدم و اینجوری زدمش
_ یعنی منو نمیزنی
+ نوچ
_ آخیش
ادامه دارد.........
شرایط پارت بعد = ۱۸ لایک و ۱٠ کامنت
[فردا]
«ویو ا.ت »
بیدار شدم ساعت ۶ بود رفتم یه دوش ۵ دقیقه ای گرفتم
اومدم بیرون رفتم موهامو خشک کردم لباس فرم رو پوشیدم رفتم رو میز آرایشم یه آرایش ملایم کردم و موهام رو از بالا بستم و کیفم رو برداشتم و رفتم دانشگاه وارد کلاس شدم و رفتم رو میز نشستم
«ویو هوپی»
طبق معمول بیدار شدم دیدم ساعت ۶ و نیمه با سرعت دویدم تو دستشویی ابی به دست و صورتم زدم لباسامو پوشیدم بدون خوردن صبحانه رفتم مدرسه تا جایی که تونستم دویدم سمت مدرسه.......
_ آخیش بالاخره رسیدم
با سرعت رفتم سر کلاس دیدم ا. ت نشسته سر جاش منم رفتم پیشش نشستم
+ ای خدا ( زیر لب)
_ اگه مشکل داری برم
+ اره مشکل دارم
_ اوکی ولی من نمیرم
+ انتظارم نداشتم که بری
«ویو ا.ت»
ای خدا باز این اومد خدا کنه پیش من نشینه چرا اون حرفا رو دیروز برا اون گفتم الان از دیدنش خجالت میکشم
..... چراااااا نشست پیش منننننن 😨
زنگ خورد
+ اخیش این زنگ کوفتی بالاخره خورد گشنمههه
_منم گشنمههههههه
+ تو چی میگی تو گوش من داد نزن
_ خودتم داشتی داد میزدی
+ به تو چه
_ تربچه
+خونت کجاس تو باغچه
_ غذات
*بسهههههههههه
_ میخواستم حالشو بگیرم تو چرا اومدی جیمین
*اگه نمیومدم شما تا فرا دعوا میکردین
٪ اه ا. ت
+ ب.بله
( سوجین قلدر مدرسس از ا. ت کوچیکتره اما بیشتر برا اون قلدری میکنه تازه هم اومده و دختر عموی هوپیه )
٪ امروز با خودت چی داری ( مثلا پولو اینا. قلدریه دیگه من چه میدونم)
+ امروز هیچی ندارم ببخشید
_ چی میگه ا. ت
+.........
_ ا. ت ( داد)
٪ هه یاااا ا. ت چطور جرعت کردی با هوپی حرف بزنی یا با اون بری غذا خوری هان ( مو های ا. ت رو میکشه و ا. تو میندازه زمین)
از اینکه داشتم پیش هوپی تحقیر میشدم واقعا اعصبانی بودم اما کاری نمیتونستم بکنم
_ دختره ی عوضی چطور جرعت کردی بهش دست بزنی
٪چی هوپی یعنی تو عاشق اینی
_ چی نه ولی حق نداری با بزرگترت اینطوری رفتار کنی
٪هه ا. ت دلم برات میسوزه هیچ کس از تو خوشش نمیاد
+ بسهههههههههه
٪چی زبون در اوردی برا من
دیگه از اینکه همیشه تحقیرم میکرد واقعا خسته شده بودم
دستشو گرفتم پرتش کردم رو زمین
٪اییییییی چیکار کردی عوضی
موهاشو گرفتم و بلندش کردم
+ از امروز به بعد نمیخوام ببینیم قلدری میکنی اگه ببینم بلایی به سرت میارم که مرغ های آسمون به حالت گریه کنن فهمیدی دختره ی هرزه
پرتش کردم رو زمین و رفتم تو غذا خوری احساس خوبی داشتم که جوابش رو دادم
* هوپی سر به سرش نزار دیگه اگه یه همچین بلایی سرت بیاره چی ( در گوشش گفت که جفتشون رو سوجین کپ کرده بودن)
_ نمیدونستم یه دختر میتونه انقدر خطرناک باشه
کمی بعد دیدم هوپی اومد پیشم نشست اما خیلی تعجب کرده بود
_ ا اااااا ا. ت
+ بله
_ هیچی ولش کن
غذا مو خوردم و رفتم تو کلاس
هوپی اومد و نشست
_ ام ا. ت یه درخواستی دارم ازت
+ چی
_ میشه از اینکه اذیتت میکنم اعصبانی نشی و اینطوری نزنیم
+ چی 😳🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
_ به چی میخندی
+ به تو 🤣🤣🤣 وای خدا 🤣🤣🤣🤣 دلم درد گرفت 🤣🤣🤣🤣🤣هوف
+ اون قلدری میکرد رو سرم و تحقیرم میکرد جلو چشم بقیه برا همین از کاراش خسته شدم و اینجوری زدمش
_ یعنی منو نمیزنی
+ نوچ
_ آخیش
ادامه دارد.........
شرایط پارت بعد = ۱۸ لایک و ۱٠ کامنت
۴۶.۴k
۱۷ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.