(عشق سرد)پارت 17
یورا نشسته بود کنار مادر کوک
دست جونگکوک رو کشیدم کنار دیوار که مارو نبینن
م/ج:
تونستی کار اون دختره رو تموم کنی ؟؟؟یورا اگه از دستش خلاص شیم کوک مال تو میشه (نویسنده:درد، مرض و....فحش های دیگر به مادر کوک توی کامنت ها مجاز است 😅😈)
یورا:
خاله....(درد خاله🤨)
اون سلیته هنوز زندست ...ایششش سگ جونه (سگ جون عمته دختره عفریته ایششش 😡)
ا.ت:
عصبانی شدم و از آشپز خونه یه ماهیتابه برداشتم
و خیلی آروم رفتم پشت سرش و گفتم:
میدونم ولی فکر نکنم تو سگ جون باشی
و تا خواست برگرده ماهیتابه رو کوبوندم تو صورتش (دلم خنک شد 😈😈)
که یه جیغ بنفش کشید
و بلند شد موهامو گرفت مشت کرد و گفت :
ههه منو میزنی
(نویسنده:بنده در گیس کشی مهارت خاصی دارم 😈😅🤞)
و منم موهاشو گرفتم کشیدم که موهاش کنده شد و معلوم شد کلاه گیس بود
سریع بلند شد و گریه کنان رفت بیرون
که جونگکوک رو دیدم که درحال پفیلا خوردن بود (😅)
ا.ت:
جونگکوک؟داری چیکار میکنی ؟؟(😂)
جونگکوک:
داشتم فیلم سینمایی مجانی میدیدم (جررر🤣🤣)ولی خیلی خوب ضایع شد آفرین دیگه این طرفا پیداش نمیشه
که جونگکوک بلند شد اومد کمرمو گرفت و چسبوند به خودش و گفت :
دوست دارم و لبمو بوسید
که یهو چشمم به مامان کوک افتاد
برو پایین
برو پایین
یاع یاع یاع خماری بمونید 😂😈
خماری همیشگی
شرط پارت بعد:
لایک:17
کامنت:5
فالو:1
دوستون دارم
و اینکه .....
بچه ها خیلی دارم لایکارو کم میگم 🥺
لایک کنین 🥺💓
دست جونگکوک رو کشیدم کنار دیوار که مارو نبینن
م/ج:
تونستی کار اون دختره رو تموم کنی ؟؟؟یورا اگه از دستش خلاص شیم کوک مال تو میشه (نویسنده:درد، مرض و....فحش های دیگر به مادر کوک توی کامنت ها مجاز است 😅😈)
یورا:
خاله....(درد خاله🤨)
اون سلیته هنوز زندست ...ایششش سگ جونه (سگ جون عمته دختره عفریته ایششش 😡)
ا.ت:
عصبانی شدم و از آشپز خونه یه ماهیتابه برداشتم
و خیلی آروم رفتم پشت سرش و گفتم:
میدونم ولی فکر نکنم تو سگ جون باشی
و تا خواست برگرده ماهیتابه رو کوبوندم تو صورتش (دلم خنک شد 😈😈)
که یه جیغ بنفش کشید
و بلند شد موهامو گرفت مشت کرد و گفت :
ههه منو میزنی
(نویسنده:بنده در گیس کشی مهارت خاصی دارم 😈😅🤞)
و منم موهاشو گرفتم کشیدم که موهاش کنده شد و معلوم شد کلاه گیس بود
سریع بلند شد و گریه کنان رفت بیرون
که جونگکوک رو دیدم که درحال پفیلا خوردن بود (😅)
ا.ت:
جونگکوک؟داری چیکار میکنی ؟؟(😂)
جونگکوک:
داشتم فیلم سینمایی مجانی میدیدم (جررر🤣🤣)ولی خیلی خوب ضایع شد آفرین دیگه این طرفا پیداش نمیشه
که جونگکوک بلند شد اومد کمرمو گرفت و چسبوند به خودش و گفت :
دوست دارم و لبمو بوسید
که یهو چشمم به مامان کوک افتاد
برو پایین
برو پایین
یاع یاع یاع خماری بمونید 😂😈
خماری همیشگی
شرط پارت بعد:
لایک:17
کامنت:5
فالو:1
دوستون دارم
و اینکه .....
بچه ها خیلی دارم لایکارو کم میگم 🥺
لایک کنین 🥺💓
۴.۵k
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.