به سالها بعد فکر میکنم

به سال‌ها بعد فکر می‌کنم!
به زیبایی سپیدی موهایمان
می‌دانستی؟!
پیر شدن کنار تو چقدر می‌چسبد!

اینکه دستانم بلرزند
پاهایم توان راه رفتن نداشته باشند
و کنارت بنشینم و بی‌اختیار
سنگینیِ سرم را روی شانه‌هایت رها کنم!

خوابم ببرد
و رویای آن روزی را ببینم
که برای اولین بار گفته‌ام
دوستت دارم
و #تو خندیدی..

#مهران_رمضانیان
دیدگاه ها (۱)

تمام مردان این شهر شاعرندباور کن!حالا یکی شعر می‌نویسدیکی نش...

یک شب‌هایی هم هستدستت به قلم نمی‌رود!اسم این شب‌ها را گذاشته...

می‌شود در همین لحظه از راه برسیو جوری مرا در آغوش بگیریکه حت...

ببین!تو جاودانه شدی..این قلب برای تو می‌تپداین دست‌ها تنت را...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط