اشتباه ما:

اشتباه‌ما:

با میا رفتیم سمت آشپزخونه خونه اونجا چند نفر دیگه هم بودن یک نفر از بینشون پیر تر بود که گفت

اجوما:سلام دخترم اسمت چیه

ا/ت:سلام اسمم ا/ته

اجوما:میتونی منو احوما صدا کنی و بیا این غذا رو درست کن ببینم دست پخت چطوریه و میا تو برو دسر درست کن که آلان ارباب میاد

میا:باشه

رفتم سمت اجوما و شروع به درست کردن غذا شدم بعد چند ساعت تموم شد

که میا گفت بریم سفره رو بچینیم بعد از اینکه تموم شد اجوما همرو به صف کرد وایستادیم که یه مرد خوشتیپ و کراش آمد نشئت پشت میز فکر کنم ارباب این امارت همینه

و شروع کرد به غذا خوردن بعد چند دقیقه صداش بلند شد

کوک:این غذا رو کی درست کرده هاا؟

اجوما:ارباب این غذا رو خدمتکار جدید درست کرده و به سمت من اشاره کرد همه نگاه ها روی من بود که گفت تو درست کردی؟

ا/ت:بله ارباب من درست کردم

کوک:با سردی تمام گفت خوبه

و بلند شد رفت
بعد رفتنش باهم کار هارو کردیم ظرف هارو شستیم و رفتیم سمت اتاق اتاق ها جدا بود و رو به روی هم با میا خدافظی کردم کردم و رفتم تو اتاق
خسته بودم و سریع خوابم برد

صبح شد با آلارم از خواب بلند شدم دیدم ساعت ۷ صبحه که....


لایک؟!