وانشات دو شاتی از کوک
شات اول
توی یه قسمت از جزیره براتن همیشه متروکه بود وهیچکس جرئت میکرد به عنوان قسمت بره در سال ۱۹۸۱ چند مرد به اون قسمت ممنوعه رفتند ولی هیچ وقت برنگشتند
.
.
.
به نظرتون چه اتفاقی براشون افتاده؟
سال ۲۰۲۲ (حال)
اسم من تهیونگ هست من یه پسره ۱۹ ساله هستم که با مادر و خواهرم زندگی می کنم پدرم طی یک حادثه از دست دادم
روی مبل دراز کشیده بودم تلویزیون میدیدم اخبار شروع شد تصویر مردی که به نظرم می آمد ۲۵ سالش باشد در تلویزیون دیدم یکم عجیب بود دندوناش تیز بود چشماش قرمز بود شبیه خون آشام ها توی قصه ها بود
یادم رفت بگم من عاشق خون آشام و انیمه هستم البته اینا همش تو داستان آنهاست
(( فردی که در قسمت ممنوعه جزیره براتن دیده شده بود ولی پس از چند ثانیه ناپدید شد گزارشگران توانستند تنها یک عکس از او بگیرند))
اوه خدای من یعنی این مرد تونسته به اون قسمت جزیره بره و الان زنده است ینی تمام این شایعات دروغ بوده فقط برای اینکه مردم را بترسونن این مزخرفاتو گفتن که این جزیره ترسناک و خطرناک
پس منم میتونم به این جزیره برم از اونجایی که خیلی ماجراجو و کنجکاو هستم
لباس پوشیدم و به خواهرم پیام دادم گفتم که چند روز برای مسافرت میرم به خونه دوستم در جزیره براتن
.
.
.
.
.
.
.
جزیره براتن
خب اگه بگم نترسیدم دروغ گفتم واقعاً اینجا عجیب و غریب و ترسناک هست کی فکرشو میکرد پسر شر و شیطون مدرسه به اینجا بیاد واقعاً برای خودم سوال چرا انقدر عجیبم
شاخه درختارو کنار زده ام به دور و برم نگاه کردم اینجا جایی پر از درخت های ترسناک بود که بدون برگ و خشک بودن
راه میرفتم که یهو زیر پام خالی شده به توی زمین فرو رفتم چشمامو باز کردم دیدم جلوی عمارت متروکم خیلی هیجان انگیز بود چند عکس از بیرون عمارت گرفتم
وارد عمارت شدم برعکس بیرون عمارت داخلش قشنگ بود عمارت با چندین شمع روشن شده بود و جمجمه های روی دیوارها به صورت تئزینی بودن هر کی اینا رو میدید حتما می ترسید ولی من عاشق ترس و وحشتم
تمام شمع ها خاموش شدیکی دستشو گذاشت روی شونم خواستم برگردم که نمیدانم چرا یهو پاهام بی حس شد و از هوش رفتم
.
.
.
.
.
چشمامو......
کامنت:۳۰ تا😊کم گفتم جیگرا
توی یه قسمت از جزیره براتن همیشه متروکه بود وهیچکس جرئت میکرد به عنوان قسمت بره در سال ۱۹۸۱ چند مرد به اون قسمت ممنوعه رفتند ولی هیچ وقت برنگشتند
.
.
.
به نظرتون چه اتفاقی براشون افتاده؟
سال ۲۰۲۲ (حال)
اسم من تهیونگ هست من یه پسره ۱۹ ساله هستم که با مادر و خواهرم زندگی می کنم پدرم طی یک حادثه از دست دادم
روی مبل دراز کشیده بودم تلویزیون میدیدم اخبار شروع شد تصویر مردی که به نظرم می آمد ۲۵ سالش باشد در تلویزیون دیدم یکم عجیب بود دندوناش تیز بود چشماش قرمز بود شبیه خون آشام ها توی قصه ها بود
یادم رفت بگم من عاشق خون آشام و انیمه هستم البته اینا همش تو داستان آنهاست
(( فردی که در قسمت ممنوعه جزیره براتن دیده شده بود ولی پس از چند ثانیه ناپدید شد گزارشگران توانستند تنها یک عکس از او بگیرند))
اوه خدای من یعنی این مرد تونسته به اون قسمت جزیره بره و الان زنده است ینی تمام این شایعات دروغ بوده فقط برای اینکه مردم را بترسونن این مزخرفاتو گفتن که این جزیره ترسناک و خطرناک
پس منم میتونم به این جزیره برم از اونجایی که خیلی ماجراجو و کنجکاو هستم
لباس پوشیدم و به خواهرم پیام دادم گفتم که چند روز برای مسافرت میرم به خونه دوستم در جزیره براتن
.
.
.
.
.
.
.
جزیره براتن
خب اگه بگم نترسیدم دروغ گفتم واقعاً اینجا عجیب و غریب و ترسناک هست کی فکرشو میکرد پسر شر و شیطون مدرسه به اینجا بیاد واقعاً برای خودم سوال چرا انقدر عجیبم
شاخه درختارو کنار زده ام به دور و برم نگاه کردم اینجا جایی پر از درخت های ترسناک بود که بدون برگ و خشک بودن
راه میرفتم که یهو زیر پام خالی شده به توی زمین فرو رفتم چشمامو باز کردم دیدم جلوی عمارت متروکم خیلی هیجان انگیز بود چند عکس از بیرون عمارت گرفتم
وارد عمارت شدم برعکس بیرون عمارت داخلش قشنگ بود عمارت با چندین شمع روشن شده بود و جمجمه های روی دیوارها به صورت تئزینی بودن هر کی اینا رو میدید حتما می ترسید ولی من عاشق ترس و وحشتم
تمام شمع ها خاموش شدیکی دستشو گذاشت روی شونم خواستم برگردم که نمیدانم چرا یهو پاهام بی حس شد و از هوش رفتم
.
.
.
.
.
چشمامو......
کامنت:۳۰ تا😊کم گفتم جیگرا
۵۱.۳k
۲۹ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.