فیک تهیونگ ( عشق ناشناس) فصل دوم پارت ۳
از زبان ا/ت
هیچکس جز پزشک و ندیمم توی اتاق نبود اینقدر خسته و کوفته بودم که خواستم بلند بشم اما افتادم ندیمم اومد گرفتم و کمک کرد بشینم گفت : خدارو شکر که بهوش اومدین بانو گفتم : چیشد حاله ملکه مادر چطوره بهم نگاه کرد و گفت : متاسفانه ایشون.....ایشون فوت شدن
گفتم : چی این....این امکان نداره نه اون نباید بمیره
گفت : ایشون دیروز مراسمشون برگزار شد و تموم شد گفتم : من چند روزه خوابم ؟ گفت : دو روز
حالا که ملکه مادر مُرد تهیونگ صددرصد اعدامم میکنه بلند شدم پاهام اینقدر درد میکردن که نمیتونستم سره پا بمونم رفتم حموم اومدم بیرون و لباسای معمولی پوشیدم
خواستم برم بیرون که ندیمم جلوم رو گرفت و گفت بانوی من شما نمیتونید برین بیرون چون از اقامتگاهتون محافظت میشه و امپراتور اجازه ورود و خروج رو به هیچکس نمیدن
رفتم نشستم به ندیمم هم گفتم کنارم بشینه
گفتم : توی این پو روز امپراتور اومدن به دیدنم ندیمم گفت : بله اولین روز کلا خودشون ازتون مراقبت کردن ایشون واقعاً دستون دارن
از اشکی که از گوشه چشمم میومد و با یه لبخند غمگین گفتم : کاش کسی نبود که مانع عشقمون بشه....اما کسایی که میخوان کسه دیگه ای رو ملکه کنن از خداشونه من کشته بشم......
هیچکس جز پزشک و ندیمم توی اتاق نبود اینقدر خسته و کوفته بودم که خواستم بلند بشم اما افتادم ندیمم اومد گرفتم و کمک کرد بشینم گفت : خدارو شکر که بهوش اومدین بانو گفتم : چیشد حاله ملکه مادر چطوره بهم نگاه کرد و گفت : متاسفانه ایشون.....ایشون فوت شدن
گفتم : چی این....این امکان نداره نه اون نباید بمیره
گفت : ایشون دیروز مراسمشون برگزار شد و تموم شد گفتم : من چند روزه خوابم ؟ گفت : دو روز
حالا که ملکه مادر مُرد تهیونگ صددرصد اعدامم میکنه بلند شدم پاهام اینقدر درد میکردن که نمیتونستم سره پا بمونم رفتم حموم اومدم بیرون و لباسای معمولی پوشیدم
خواستم برم بیرون که ندیمم جلوم رو گرفت و گفت بانوی من شما نمیتونید برین بیرون چون از اقامتگاهتون محافظت میشه و امپراتور اجازه ورود و خروج رو به هیچکس نمیدن
رفتم نشستم به ندیمم هم گفتم کنارم بشینه
گفتم : توی این پو روز امپراتور اومدن به دیدنم ندیمم گفت : بله اولین روز کلا خودشون ازتون مراقبت کردن ایشون واقعاً دستون دارن
از اشکی که از گوشه چشمم میومد و با یه لبخند غمگین گفتم : کاش کسی نبود که مانع عشقمون بشه....اما کسایی که میخوان کسه دیگه ای رو ملکه کنن از خداشونه من کشته بشم......
۵۹.۹k
۲۹ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.