P5
T: جدی ؟
D: بله جدی گفتم .
Jk: از اتاق رفتم بیرون
T: خوبی ……ددی ؟
Jk: اره خوبم بیا دیگه بریم
T: بریم ددی …. اما مطمئنی ؟
Jk: اره به من اعتماد نداری ؟
T: چرا ددی اصن اوکی …. بریم خونه یا بیرون ؟
Jk: بریم کافه .
T: اره ددی بریم .
Jk: ( رفتیم کافه )
T: ( داشتیم به حرف زدن مشغول میشدیم که گارسون اومد )
g: سلام خوش آمدید چی میل دارید ؟
Jk: یه شیر موز تو چی میخوری ته ؟
T: یه شیک توت فرنگی
g: چشم امر دیگه ؟
Jk: میتونی بری .
Jk: بیا از هم ۴ تا سوال بپرسیم نظرت ؟
T: اوکیه …. اول تو شروع کن .
Jk:چند سالته ؟
T:۲۴
Jk: اها ( پس ازم بزرگ تره ) تو بپرس .
T: تو چند سالته ؟
Jk: ام من ….۲۱ سالمه .
T: عع…. ازت بزرگترم .
Jk: چه غذای دوست داری ؟ ( به خودم لعنت فرستادم )
T: چاپ جاعه ….تو چی ؟
Jk: نودل دسر چی دوست داری ؟
T: شکلات و توت فرنگی
Jk: اها ( گارسون آمد )
g: بفرمایید سفارشتون .
Jkمرسی ( داشتم شیر موز میخوردم )
T: الهی قربون خوردنت بشم ددی .
Jk: ( شیر موز پرید تو گلوم )
T: ببخشید … راحت بخور .
Jk: من میرم دستشویی ( رفتم دستشویی آب زدن به صورتم یکی از پشت بغلم کرد دست های ته نبود ) کی هستی ؟
JN: کوک منم جیمین .
Jk: جیمین .
Jk: تو چرا این جایی ؟
JN: با دوست امدم بیرون
Jk ( رفتم بیرون ) تهیونگ .
T: ( نگاهش کردم و شک کردم ) این کیه ؟
Jk: دوست دوران دبیرستانمه . جیمین
JN: از آشناییت خوش بختم .
T: من نیستم …. تو اینجا چی کار میکنی ؟
Jk: ته تو راه دستشویی دیدمش گفتم بیاید پشیمون بشینه ( انگار حسودی کرده )
T: اره بله پس من میرم راحت.باشید .
JN: نه من میرم فقط تصادفی هم رو دیدیم .
T: نه خیرم من میرم کوک به قرارش برسه …… فعلن …
ادامه دارد
D: بله جدی گفتم .
Jk: از اتاق رفتم بیرون
T: خوبی ……ددی ؟
Jk: اره خوبم بیا دیگه بریم
T: بریم ددی …. اما مطمئنی ؟
Jk: اره به من اعتماد نداری ؟
T: چرا ددی اصن اوکی …. بریم خونه یا بیرون ؟
Jk: بریم کافه .
T: اره ددی بریم .
Jk: ( رفتیم کافه )
T: ( داشتیم به حرف زدن مشغول میشدیم که گارسون اومد )
g: سلام خوش آمدید چی میل دارید ؟
Jk: یه شیر موز تو چی میخوری ته ؟
T: یه شیک توت فرنگی
g: چشم امر دیگه ؟
Jk: میتونی بری .
Jk: بیا از هم ۴ تا سوال بپرسیم نظرت ؟
T: اوکیه …. اول تو شروع کن .
Jk:چند سالته ؟
T:۲۴
Jk: اها ( پس ازم بزرگ تره ) تو بپرس .
T: تو چند سالته ؟
Jk: ام من ….۲۱ سالمه .
T: عع…. ازت بزرگترم .
Jk: چه غذای دوست داری ؟ ( به خودم لعنت فرستادم )
T: چاپ جاعه ….تو چی ؟
Jk: نودل دسر چی دوست داری ؟
T: شکلات و توت فرنگی
Jk: اها ( گارسون آمد )
g: بفرمایید سفارشتون .
Jkمرسی ( داشتم شیر موز میخوردم )
T: الهی قربون خوردنت بشم ددی .
Jk: ( شیر موز پرید تو گلوم )
T: ببخشید … راحت بخور .
Jk: من میرم دستشویی ( رفتم دستشویی آب زدن به صورتم یکی از پشت بغلم کرد دست های ته نبود ) کی هستی ؟
JN: کوک منم جیمین .
Jk: جیمین .
Jk: تو چرا این جایی ؟
JN: با دوست امدم بیرون
Jk ( رفتم بیرون ) تهیونگ .
T: ( نگاهش کردم و شک کردم ) این کیه ؟
Jk: دوست دوران دبیرستانمه . جیمین
JN: از آشناییت خوش بختم .
T: من نیستم …. تو اینجا چی کار میکنی ؟
Jk: ته تو راه دستشویی دیدمش گفتم بیاید پشیمون بشینه ( انگار حسودی کرده )
T: اره بله پس من میرم راحت.باشید .
JN: نه من میرم فقط تصادفی هم رو دیدیم .
T: نه خیرم من میرم کوک به قرارش برسه …… فعلن …
ادامه دارد
۴.۴k
۱۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.