hard thief PART. 1
عشق کلمه ای کلمه که برای من هیچ معنی نداشت اما بعد اون دیدار تمام احساسم عوض شد خودم عوض شدم دیگه یک دختر لوس نبودم قوی شده بودم .
اه چقدر زر میزنم (اره میدونم همیشه در حال زر زدنی) عه موچی (باش باش بگو ادامه زرهاتو) بی ادب
خب من اسم یونسوِ و 21 سالمه با پدرو مادر زندگی می کردم مادر و پدرم رو خیلی دوست دارم و عاشق شونم و مثل اونا شغلم گل فروشیه و عاشق گل رزم ثمره این دوتا زن و شوهر خوش بخت دوتا بچه جیغ جیغ بودن (خوبه خودش هم میفهمه جیغ جیغوِ) ببند ( اوکی بنال😒) منو داداشم یون ما دوتا دوقلو بودیم من از یون 3 دقیقه زود تر به دنیا امدم و بهترین چیزیه که باهاش می تونم بزنم تو سرش😂😂
+ صبح بخیر
مامان و بابا: سلام صبح بخیر
+ به داداش کوچیکه چطوری؟
یون: باز گفت کوچیک
+ خب واقعیت مثل ته خیار تلخه داداش کوچولو
یون: که این جوریه بزرگ سال
+ بله این جوریه
یون: اوکی اگه این جوریه امروز کل سبد گل ها رو خودت میبری تو گل فروشی چون کوچولو ها نمی تونن ببرن
+ یوننننننن
یون: جانم بزرگ سال
+ چیششششش بی ادب مامان نگاه پسرتو
مامان رفت پشت صندلی یون و دستاشو گذاشت روی شونه های یون و بعد گفت: راس میگه دیگه
بعد سر یون رو گرفت و رو پیشونیش رو بوسیدن رفت سمت گاز
یون روشو به من کردو ابرو هاشو انداخت بالا
یون: دیدی بچه ها نمی تونن کار انجام بدن
+ چیششششش مادر و پسر دست به یکی کردن
بابا: من بهت کمک می کنم جوجه ناراحت نباش
از روی صندلی پاشدمو سمت بابا رفتمو رو لپش یک ماچ محکم زدم
+ اخ بابا جون عاشقتم
زبونمو برا یون در اوردم
+دلت بسوزه 😛😛😛😛😛😛
یک لقمه از روی میز برداشتم و دو باره زبونمو براش در اوردم
یون: بلند دهنو که الان مگس میره توش
+نترس پشه بند بستم
یون: دختره بی ادب صبر کن ببینم چی داری می گی
+ یوننننننننن
یون: کوفت تا یکی نخوره پس کلت ولت نمی کنم
+جیغغغغغغغغغغ
«زمان حال»
اشک تو چشمام جمع شده بودو اشکام میرخت از بس گریه کرده بودم دیگه صدام در نمیادمد دستمو نمی تونستم به چشمام بزنم چون دستام بسته بود روی صورتممم پارچه سیاهی بسته بودن
دوباره اون لحظه جلوی چشمام امد
«چند ساعت پیش»
داخل گل فروشی بودم و یک سفارش مخصوص داشتم و گفته بودن سر وقت دست گل امده باشه
ترکیبی از گل سیاه و سفید رز خواسته بودن کل رو درست کردمو گذاشتم داخل یخچال° که گل خراب نشه
°یخچال یک نوع یخ چال هایی هستن که باعث میشه وقتی یک نفر سفارش می ده داخل یخچال میزارن تا گل سالم بمونه °
یون: کارت تمام شد ؟
+ نه هنوز کار دارم فقط من میرم یکم اب بخورم خواست اینجا باشه
یون: باش
بمانید در خماری😁😎
نظر یادتون نظر ندین ادامشو نمینویسم
اه چقدر زر میزنم (اره میدونم همیشه در حال زر زدنی) عه موچی (باش باش بگو ادامه زرهاتو) بی ادب
خب من اسم یونسوِ و 21 سالمه با پدرو مادر زندگی می کردم مادر و پدرم رو خیلی دوست دارم و عاشق شونم و مثل اونا شغلم گل فروشیه و عاشق گل رزم ثمره این دوتا زن و شوهر خوش بخت دوتا بچه جیغ جیغ بودن (خوبه خودش هم میفهمه جیغ جیغوِ) ببند ( اوکی بنال😒) منو داداشم یون ما دوتا دوقلو بودیم من از یون 3 دقیقه زود تر به دنیا امدم و بهترین چیزیه که باهاش می تونم بزنم تو سرش😂😂
+ صبح بخیر
مامان و بابا: سلام صبح بخیر
+ به داداش کوچیکه چطوری؟
یون: باز گفت کوچیک
+ خب واقعیت مثل ته خیار تلخه داداش کوچولو
یون: که این جوریه بزرگ سال
+ بله این جوریه
یون: اوکی اگه این جوریه امروز کل سبد گل ها رو خودت میبری تو گل فروشی چون کوچولو ها نمی تونن ببرن
+ یوننننننن
یون: جانم بزرگ سال
+ چیششششش بی ادب مامان نگاه پسرتو
مامان رفت پشت صندلی یون و دستاشو گذاشت روی شونه های یون و بعد گفت: راس میگه دیگه
بعد سر یون رو گرفت و رو پیشونیش رو بوسیدن رفت سمت گاز
یون روشو به من کردو ابرو هاشو انداخت بالا
یون: دیدی بچه ها نمی تونن کار انجام بدن
+ چیششششش مادر و پسر دست به یکی کردن
بابا: من بهت کمک می کنم جوجه ناراحت نباش
از روی صندلی پاشدمو سمت بابا رفتمو رو لپش یک ماچ محکم زدم
+ اخ بابا جون عاشقتم
زبونمو برا یون در اوردم
+دلت بسوزه 😛😛😛😛😛😛
یک لقمه از روی میز برداشتم و دو باره زبونمو براش در اوردم
یون: بلند دهنو که الان مگس میره توش
+نترس پشه بند بستم
یون: دختره بی ادب صبر کن ببینم چی داری می گی
+ یوننننننننن
یون: کوفت تا یکی نخوره پس کلت ولت نمی کنم
+جیغغغغغغغغغغ
«زمان حال»
اشک تو چشمام جمع شده بودو اشکام میرخت از بس گریه کرده بودم دیگه صدام در نمیادمد دستمو نمی تونستم به چشمام بزنم چون دستام بسته بود روی صورتممم پارچه سیاهی بسته بودن
دوباره اون لحظه جلوی چشمام امد
«چند ساعت پیش»
داخل گل فروشی بودم و یک سفارش مخصوص داشتم و گفته بودن سر وقت دست گل امده باشه
ترکیبی از گل سیاه و سفید رز خواسته بودن کل رو درست کردمو گذاشتم داخل یخچال° که گل خراب نشه
°یخچال یک نوع یخ چال هایی هستن که باعث میشه وقتی یک نفر سفارش می ده داخل یخچال میزارن تا گل سالم بمونه °
یون: کارت تمام شد ؟
+ نه هنوز کار دارم فقط من میرم یکم اب بخورم خواست اینجا باشه
یون: باش
بمانید در خماری😁😎
نظر یادتون نظر ندین ادامشو نمینویسم
۲۲.۱k
۲۷ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.