پارت ۴۷-نفوذ
و بعد سریع به بیمارستان رفتیم و اونجا ته رو دیدم که اروم داره گریه میکنه و تنها رو صندلی نشسته
-سلام عموجون خوبی پسرم؟ نگران نباش بابا سریع خوب میشه میاد باشه؟
٫مامانی هم پیش باباعه*گریه
-مامانی حالش خوبه؟
٫نه اونم تصادف کرده*کوچولو
-چ.. چی... باشه
سورا بیا پیش ته تا من برم ببینم چه خبره
+باشه
کوک یه ثانیه بیا اینجا
-باشه
.
-چیزی شده؟
+یونا کجاس؟
-اونم تو اتاق عمله
+یع... یعنی چی؟.... الان خواهرت تو اتاقم و تو اینقد بیخیالی؟؟؟
-خب چیکار کنم؟؟؟
+حداقل میتونی یکم نگران باشی؟ نمیتونی؟؟
٫عمه ... *گریههههه
+عزیزم ، قربونت برم بیا بریم بیرون اینجا بوی بدی میده
٫باشه بریم
و بعد بغلش میکنه میبرش تو محوطه پارک
+عزیزم چیزی دوست داری بخوری؟
٫شیرتوت فرنگی
+باشه بیا بریم بگیریم
و بعد میرن میگیرن
کوک ویو*
داشتم دم در فکر میکردم که اگه بلایی سرخوهارم بیاد دنیام رو سرم خواب میشه و...
٬همراه اقای کیم؟
-بله من هستم مشکلشون چیه؟ * پر استرس
٬خدارو شکر مشکل خاصی ندارن هیچکدومشون ولی اینکه تصادف غیر عمد بوده؟
-منظورتون چیه؟
۱چون هردو دقیقا از یک ناحیه اسیب دیدن که نشون میده تصادف اتفاقی نبوده و از قبل برنامه ریزی شده بوده، البته ممکنه گاهی اوقات به صورت خیلی نادر همچین اتفاقی بیوفته -اها ممنونم
باز دوباره... دوباره یکی داره یه بلایی رو سرمون میاره معلوم نیست این دفعه کدوم مریضیه
همیشه یکی هست که زندگی بقیه رو خراب کنه واقعا براشون متاسفم برای لذت و زندگی بهتر خودشون حاضرن هرکاری بکنن... حتی از بین بردن زندگی دیگران...
دکتر گفت تا دو سه روز دیگه ممکنه بهوش نیان خیلی میترسم که هردوشون رو از دست بدم اشکام همینطور از صورتم جاری شده بود
یونا که همه دنیامه و تهیونگم مثل داداش نداشتمه که خیلی دوسش دارم
واقعا سخته حتی فکر کردن به...
+کوک خوبی؟
-اوه.. اره بدنیستم
+ناراحت نباش... مطمئن باش برمیگردن پیشمون تو الان یه مرد بالغی اما از ته کوچولو هم بیشتر گریه میکنی یکم خجالت بکش اگه تو اینجوری باشی از همه بیشتر اون بچه اسیب میبینه*لبخند و خنده اروم برای اروم شدن کوک
-باشه.. اما سخته
+میدونم سخته اما ممکنه مگه نه؟
-من دکترم اما تو از هر دکتری ماهر تری که چجوری منو اروم کنی
+وقتی پیش منی تو دیگه دکتر نیستی یه دیوونه ای... دیوونه ی من
-هی بیب شیرین زبونی میکنیا
+الانم تو این موقعیت ول کن نیستی؟
-من حساب تورو تو اولین موقعیت ممکن میرسم
+هر هر حق نداری بهم دست بزنی
-کی جلو دارمه؟
+پسرت -چه چیزا
+فعلا که ته پیششه وگرنه میگفتم بهم دست میزنی پدرت رو درمیاورد
-نمک نریز خودتو و پسرت خودتون رو کشتین
من یه دختر میارم که زبونتون جلوش کوتاه باشه
+حتما ولی اونی که قراره بچه بیاره منم نه تو -یعنی الان موافقی؟
-سلام عموجون خوبی پسرم؟ نگران نباش بابا سریع خوب میشه میاد باشه؟
٫مامانی هم پیش باباعه*گریه
-مامانی حالش خوبه؟
٫نه اونم تصادف کرده*کوچولو
-چ.. چی... باشه
سورا بیا پیش ته تا من برم ببینم چه خبره
+باشه
کوک یه ثانیه بیا اینجا
-باشه
.
-چیزی شده؟
+یونا کجاس؟
-اونم تو اتاق عمله
+یع... یعنی چی؟.... الان خواهرت تو اتاقم و تو اینقد بیخیالی؟؟؟
-خب چیکار کنم؟؟؟
+حداقل میتونی یکم نگران باشی؟ نمیتونی؟؟
٫عمه ... *گریههههه
+عزیزم ، قربونت برم بیا بریم بیرون اینجا بوی بدی میده
٫باشه بریم
و بعد بغلش میکنه میبرش تو محوطه پارک
+عزیزم چیزی دوست داری بخوری؟
٫شیرتوت فرنگی
+باشه بیا بریم بگیریم
و بعد میرن میگیرن
کوک ویو*
داشتم دم در فکر میکردم که اگه بلایی سرخوهارم بیاد دنیام رو سرم خواب میشه و...
٬همراه اقای کیم؟
-بله من هستم مشکلشون چیه؟ * پر استرس
٬خدارو شکر مشکل خاصی ندارن هیچکدومشون ولی اینکه تصادف غیر عمد بوده؟
-منظورتون چیه؟
۱چون هردو دقیقا از یک ناحیه اسیب دیدن که نشون میده تصادف اتفاقی نبوده و از قبل برنامه ریزی شده بوده، البته ممکنه گاهی اوقات به صورت خیلی نادر همچین اتفاقی بیوفته -اها ممنونم
باز دوباره... دوباره یکی داره یه بلایی رو سرمون میاره معلوم نیست این دفعه کدوم مریضیه
همیشه یکی هست که زندگی بقیه رو خراب کنه واقعا براشون متاسفم برای لذت و زندگی بهتر خودشون حاضرن هرکاری بکنن... حتی از بین بردن زندگی دیگران...
دکتر گفت تا دو سه روز دیگه ممکنه بهوش نیان خیلی میترسم که هردوشون رو از دست بدم اشکام همینطور از صورتم جاری شده بود
یونا که همه دنیامه و تهیونگم مثل داداش نداشتمه که خیلی دوسش دارم
واقعا سخته حتی فکر کردن به...
+کوک خوبی؟
-اوه.. اره بدنیستم
+ناراحت نباش... مطمئن باش برمیگردن پیشمون تو الان یه مرد بالغی اما از ته کوچولو هم بیشتر گریه میکنی یکم خجالت بکش اگه تو اینجوری باشی از همه بیشتر اون بچه اسیب میبینه*لبخند و خنده اروم برای اروم شدن کوک
-باشه.. اما سخته
+میدونم سخته اما ممکنه مگه نه؟
-من دکترم اما تو از هر دکتری ماهر تری که چجوری منو اروم کنی
+وقتی پیش منی تو دیگه دکتر نیستی یه دیوونه ای... دیوونه ی من
-هی بیب شیرین زبونی میکنیا
+الانم تو این موقعیت ول کن نیستی؟
-من حساب تورو تو اولین موقعیت ممکن میرسم
+هر هر حق نداری بهم دست بزنی
-کی جلو دارمه؟
+پسرت -چه چیزا
+فعلا که ته پیششه وگرنه میگفتم بهم دست میزنی پدرت رو درمیاورد
-نمک نریز خودتو و پسرت خودتون رو کشتین
من یه دختر میارم که زبونتون جلوش کوتاه باشه
+حتما ولی اونی که قراره بچه بیاره منم نه تو -یعنی الان موافقی؟
۸.۰k
۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.