(پارت۳۱)
بعد یکدفعه اعضا رو دید.....
سوجین:ا/ت؟احيانا خونتون زو با پستر اعضا پر کردی؟؟
ا/ت:پستر؟؟نه من همه پستر هارو توی اتاق گذاشتم.
اعضا:انیونگهاسیو سوجییییین(سلام سوجین)
سوجین:و..وا...ش..شوخی..م..میکنی..
مادر ا/ت:سوپرایزززززز!!!!!!
مادر ا/ت برنامه ریزی کرده بود که علاوه بر ا/ت سوجین رو هم سوپرایز کنه پس درمورد اعضا به سوجین هم چیزی نگفت.
ا/ت:سوجییین راستییی اعضا اومدنننننن!!!
سوجین:ارهههه دارم میبینممممم الان باید از خواب بیدار بشمممم چرا بیدار نمیشممم؟؟؟
ا/ت:سوجییین تو همین الان هم بیداریییی!
که تهیونگ به سمت سوجین اومد...
سوجین هم بدون اینکه صبر کنه تهیونگ رو محکم بغل کرد.
تهیونگ:من هنوز هم عکسایی که باهم گرفتیم رو نگه داشتم سوجین!
شوگا:تهیونگ؟چرا بعد از اینکه هر آرمی رو ملاقات میکنیم تو قبلا یه خاطره یا یه عکس یا یه امضا ازشون داشتی؟؟
جونگ کوک:این از خواص تهیونگ بودنه!
سوجین رفت و کنار اعضا نشست.اما هنوز هم باورش نمیشد که الان کنار اعضا نشسته و میتونه باهاشون حرف بزنه و هیچ زمان مشخصی هم درکار نیست.
اونها یه عکس دسته جمعی با اعضا گرفتن و بعد ا/ت تصمیم گرفت اهنگ جدیدش رو با کمک سوجین(سوجین رقص رو اجرا میکرد چونکه قبلا این رو از ا/ت یاد گرفته بود)برای اعضا اجرا کنه.
ا/ت میکروفن و وسایل مورد نیاز رو آماده کرد و بعد از اینکه آماده شدن شروع به خوندن کرد...
اعضا محو تماشای حرکات سوجین و صدای ا/ت شده بودن و انگار توی دنیای دیگه ای بودن و داشتن به این اجرا فوقالعاده نگاه میکردن.
بعد از تموم شدن اجرا.....
سوجین:ا/ت؟احيانا خونتون زو با پستر اعضا پر کردی؟؟
ا/ت:پستر؟؟نه من همه پستر هارو توی اتاق گذاشتم.
اعضا:انیونگهاسیو سوجییییین(سلام سوجین)
سوجین:و..وا...ش..شوخی..م..میکنی..
مادر ا/ت:سوپرایزززززز!!!!!!
مادر ا/ت برنامه ریزی کرده بود که علاوه بر ا/ت سوجین رو هم سوپرایز کنه پس درمورد اعضا به سوجین هم چیزی نگفت.
ا/ت:سوجییین راستییی اعضا اومدنننننن!!!
سوجین:ارهههه دارم میبینممممم الان باید از خواب بیدار بشمممم چرا بیدار نمیشممم؟؟؟
ا/ت:سوجییین تو همین الان هم بیداریییی!
که تهیونگ به سمت سوجین اومد...
سوجین هم بدون اینکه صبر کنه تهیونگ رو محکم بغل کرد.
تهیونگ:من هنوز هم عکسایی که باهم گرفتیم رو نگه داشتم سوجین!
شوگا:تهیونگ؟چرا بعد از اینکه هر آرمی رو ملاقات میکنیم تو قبلا یه خاطره یا یه عکس یا یه امضا ازشون داشتی؟؟
جونگ کوک:این از خواص تهیونگ بودنه!
سوجین رفت و کنار اعضا نشست.اما هنوز هم باورش نمیشد که الان کنار اعضا نشسته و میتونه باهاشون حرف بزنه و هیچ زمان مشخصی هم درکار نیست.
اونها یه عکس دسته جمعی با اعضا گرفتن و بعد ا/ت تصمیم گرفت اهنگ جدیدش رو با کمک سوجین(سوجین رقص رو اجرا میکرد چونکه قبلا این رو از ا/ت یاد گرفته بود)برای اعضا اجرا کنه.
ا/ت میکروفن و وسایل مورد نیاز رو آماده کرد و بعد از اینکه آماده شدن شروع به خوندن کرد...
اعضا محو تماشای حرکات سوجین و صدای ا/ت شده بودن و انگار توی دنیای دیگه ای بودن و داشتن به این اجرا فوقالعاده نگاه میکردن.
بعد از تموم شدن اجرا.....
۸.۸k
۱۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.