Pt.1
ویو ات
امروز از خواب نازم با صدای جیغ جین بلند شدم
مث برق زده ها رفتم تا ببینیم چیشده وقتی رفتم پایین دیدم که نامجون زده یادگاری مامانبزرگ مامانبزرگ مامانبزرگ جینو شیکونده (ماشالاه چجوری مونده حالا:/)
نامی: بخدا غلط خوردم
جین:بیا اینجااااا( با عربده)
مین هو:ای بابا ات(با داد)
ات:بله
مین هو: حوله من کوش؟؟؟؟
ات: تو کو…..عم چیز تو کمده
مین هو:ممنون
ات:هعیییی روزگار
کوکی ویو
نشسته بودم و با خیال راحت داشتم از دعوای جین عکس میگرفتم که جین منو دیدم منم میخواست بزنه
منو نامجون سرعت پناه بردیم پیش ات و از اونجایی که ات خوب بلد بود بقیه رو شلو پل کنه جین ازش فاصله گرفتن گف:شانس آوردین این دفعه میبخشمتون
ولی دفعه بعدی ی گندی بالا بیارید عمرا ببخشمتون
حالا هم از جلو گشتم گمشین تو اتاقتون تا منم ارامش خودمو برگردونم (اون کامش توجه زبونم هاا)
و بعدش با نامجون رفتیم تو اتاق ات تا باهاش حرف بزنیم
پایان کوک ویو
شرطا:
۵لایک
۳کامنت
امروز از خواب نازم با صدای جیغ جین بلند شدم
مث برق زده ها رفتم تا ببینیم چیشده وقتی رفتم پایین دیدم که نامجون زده یادگاری مامانبزرگ مامانبزرگ مامانبزرگ جینو شیکونده (ماشالاه چجوری مونده حالا:/)
نامی: بخدا غلط خوردم
جین:بیا اینجااااا( با عربده)
مین هو:ای بابا ات(با داد)
ات:بله
مین هو: حوله من کوش؟؟؟؟
ات: تو کو…..عم چیز تو کمده
مین هو:ممنون
ات:هعیییی روزگار
کوکی ویو
نشسته بودم و با خیال راحت داشتم از دعوای جین عکس میگرفتم که جین منو دیدم منم میخواست بزنه
منو نامجون سرعت پناه بردیم پیش ات و از اونجایی که ات خوب بلد بود بقیه رو شلو پل کنه جین ازش فاصله گرفتن گف:شانس آوردین این دفعه میبخشمتون
ولی دفعه بعدی ی گندی بالا بیارید عمرا ببخشمتون
حالا هم از جلو گشتم گمشین تو اتاقتون تا منم ارامش خودمو برگردونم (اون کامش توجه زبونم هاا)
و بعدش با نامجون رفتیم تو اتاق ات تا باهاش حرف بزنیم
پایان کوک ویو
شرطا:
۵لایک
۳کامنت
۱.۴k
۱۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.