بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت دوم :
آن که سفرهاش خالیست، ناراضی است که چرا نمیتواند برنج و گوشتی تهیه کند و آن که از بیت المال،رانت یا احیاناً و خدایی ناکرده جیب شخصی، سفره رنگین و چرب و شیرینی دارد و هر وعده غذاییاش چند صد هزار تومان آب میخورد نیز ناراضی است که چرا نمیتواند بیشتر و علنیتر بخورد و به شکمِ دریده خود تفاخر و تکبر کند.
اما همه از یک چیز خود راضیاند : پدر بزرگم میگفت: مردم از هر چه دارند ناراضیاند، به جز عقلشان .چه حرف حکیمانه و درستی - یکی می گوید:کاش دماغم باریکتر بود - یکی میگوید:کاش چشمم درشتتر بود - یکی میگوید: کاش خانه ام ملکی و فراخ بود - یکی میگوید: کاش همسرم چنین و چنان بود - یکی میگوید: کاش می توانستم به جای اصفهان و رامسر به آنتالیا و مالزی بروم -یکی میگوید: کاش من رهبر بودم و اما هیچ کس نمی گوید: کاش عقلم بیشتر بود.
اغلب خود را عقل کلّ میدانند - بسیاری حتی خود را پرچمدار تعقل، تفکر و تدبیر معرفی میکنند - برخی گمان دارند که هیچ کس جز آنها نمیداند و نمیفهمد - برخی حتی وقتی برای سرنوشت مردم تدبیری میکنند، می گویند: به مردم ربطی ندارد..؛ نتیجه اش نیز در شئون مختلف زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و ...، همین می شود که شده است.
خوب است که ابتدا ازخود و عقل خود ناراضی باشیم و دعا و تلاش کنیم که کمی عقلمان بیشتر و کاملتر گردد.
کاش بصیرت پیدا کنیم. فایدهاش برای ما و جامعه، از دماغ باریک و سر بالا بهتر است و هم از تدبیربا عقل محجوب و علمی اندک و بصیرت با شعاعی بسیار کوتاه تر از تا سر دماغ.(پایان)
پاسخ قسمت دوم :
آن که سفرهاش خالیست، ناراضی است که چرا نمیتواند برنج و گوشتی تهیه کند و آن که از بیت المال،رانت یا احیاناً و خدایی ناکرده جیب شخصی، سفره رنگین و چرب و شیرینی دارد و هر وعده غذاییاش چند صد هزار تومان آب میخورد نیز ناراضی است که چرا نمیتواند بیشتر و علنیتر بخورد و به شکمِ دریده خود تفاخر و تکبر کند.
اما همه از یک چیز خود راضیاند : پدر بزرگم میگفت: مردم از هر چه دارند ناراضیاند، به جز عقلشان .چه حرف حکیمانه و درستی - یکی می گوید:کاش دماغم باریکتر بود - یکی میگوید:کاش چشمم درشتتر بود - یکی میگوید: کاش خانه ام ملکی و فراخ بود - یکی میگوید: کاش همسرم چنین و چنان بود - یکی میگوید: کاش می توانستم به جای اصفهان و رامسر به آنتالیا و مالزی بروم -یکی میگوید: کاش من رهبر بودم و اما هیچ کس نمی گوید: کاش عقلم بیشتر بود.
اغلب خود را عقل کلّ میدانند - بسیاری حتی خود را پرچمدار تعقل، تفکر و تدبیر معرفی میکنند - برخی گمان دارند که هیچ کس جز آنها نمیداند و نمیفهمد - برخی حتی وقتی برای سرنوشت مردم تدبیری میکنند، می گویند: به مردم ربطی ندارد..؛ نتیجه اش نیز در شئون مختلف زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و ...، همین می شود که شده است.
خوب است که ابتدا ازخود و عقل خود ناراضی باشیم و دعا و تلاش کنیم که کمی عقلمان بیشتر و کاملتر گردد.
کاش بصیرت پیدا کنیم. فایدهاش برای ما و جامعه، از دماغ باریک و سر بالا بهتر است و هم از تدبیربا عقل محجوب و علمی اندک و بصیرت با شعاعی بسیار کوتاه تر از تا سر دماغ.(پایان)
۵۱۲
۲۲ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.