مافیای سختگیر part 8
ا.ت ویو
وقتی این را گفت بغض کردم به زور خودم را نگه داشته بودم که گریه نکنم و رفتم که لباس بعدی را بپوشم. پوشیدم و اومدم بیرون
ا.ت : این خوبه
کوک: زشت که بودی زشت تر شدی
کوک: برو بعدی را پرو کن ( سرد )
لباس بعدی
کوک : این یکی خوبه بدک نیست
ا.ت روبه فروشنده: خب همین را برمیداریم
ف : باشه حتما
ا.ت : خب بریم کت و شلوار برای تو انتخاب کنیم
کوک : بریم (سرد)
ا.ت ویو
رفتیم تا برای کوک کت و شلوار انتخاب کنیم کوک رفت داخل تا پرو کنه وقتی اومد بیرون انگار تمام دنیا را بهم داده بودند اما بعد وقتی به خودم اومدم یادم اومد که کوک یکی دیگه را دوست داره
ا.ت : خیلی خوشتیپ شدی
کوک : به نظرم این بهم نمیاد ( روبه فروشنده)
کوک روبه فروشنده: میشه لطفاً بعدی را پرو کنم
ف: البته
ا.ت ویو
وقتی اومد بیرون و بهش گفتم که چقدر خوشتیپ شده حتی اصلاً بهم توجهم نکرد و رفت بعدی را پرو کنه
کوک اومد بیرون
کوک : این یکی خوبه این را برمی داریم
فروشنده : چشم لطفاً بیاین صندوق و حساب کنید
کوک : باشه
کوک و ا.ت حساب کردند و رفتن کفش و گل و ....
را بخرند . خرید هاشون را کردند که رسیدند به خرید انگشتر
وارد مغازه شدند
کوک و ا.ت : سلام
ف: سلام خوش اومدید
ا.ت : ممنون. عممم حلقه برای ازدواج میخواستیم
فروشنده حلقه هارا اورد
ف : اینها یکی از جدید ترین کار هامون داخل این ماه هستنند
ا.ت روبه کوک : این چطوره
کوک : ..
ا.ت ویو
انگشتر را دستم کردم میخواستم به کوک نشون بدم که خوبه یا نه که دیدم داره .....
پارت هشت تموم شد ببخشید اگه کم بود امروز دوتا پارت میزارم 🙃✨
لطفا حمایت کنید لایک و فالو کنید ✨🤍🙃🙂😙
اسلاید اول لباس عروس ا.ت
اسلاید دوم کت و شلوار کوک
اسلاید سوم کفش و گل ا.ت
وقتی این را گفت بغض کردم به زور خودم را نگه داشته بودم که گریه نکنم و رفتم که لباس بعدی را بپوشم. پوشیدم و اومدم بیرون
ا.ت : این خوبه
کوک: زشت که بودی زشت تر شدی
کوک: برو بعدی را پرو کن ( سرد )
لباس بعدی
کوک : این یکی خوبه بدک نیست
ا.ت روبه فروشنده: خب همین را برمیداریم
ف : باشه حتما
ا.ت : خب بریم کت و شلوار برای تو انتخاب کنیم
کوک : بریم (سرد)
ا.ت ویو
رفتیم تا برای کوک کت و شلوار انتخاب کنیم کوک رفت داخل تا پرو کنه وقتی اومد بیرون انگار تمام دنیا را بهم داده بودند اما بعد وقتی به خودم اومدم یادم اومد که کوک یکی دیگه را دوست داره
ا.ت : خیلی خوشتیپ شدی
کوک : به نظرم این بهم نمیاد ( روبه فروشنده)
کوک روبه فروشنده: میشه لطفاً بعدی را پرو کنم
ف: البته
ا.ت ویو
وقتی اومد بیرون و بهش گفتم که چقدر خوشتیپ شده حتی اصلاً بهم توجهم نکرد و رفت بعدی را پرو کنه
کوک اومد بیرون
کوک : این یکی خوبه این را برمی داریم
فروشنده : چشم لطفاً بیاین صندوق و حساب کنید
کوک : باشه
کوک و ا.ت حساب کردند و رفتن کفش و گل و ....
را بخرند . خرید هاشون را کردند که رسیدند به خرید انگشتر
وارد مغازه شدند
کوک و ا.ت : سلام
ف: سلام خوش اومدید
ا.ت : ممنون. عممم حلقه برای ازدواج میخواستیم
فروشنده حلقه هارا اورد
ف : اینها یکی از جدید ترین کار هامون داخل این ماه هستنند
ا.ت روبه کوک : این چطوره
کوک : ..
ا.ت ویو
انگشتر را دستم کردم میخواستم به کوک نشون بدم که خوبه یا نه که دیدم داره .....
پارت هشت تموم شد ببخشید اگه کم بود امروز دوتا پارت میزارم 🙃✨
لطفا حمایت کنید لایک و فالو کنید ✨🤍🙃🙂😙
اسلاید اول لباس عروس ا.ت
اسلاید دوم کت و شلوار کوک
اسلاید سوم کفش و گل ا.ت
۲۱.۴k
۳۰ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.