تصور کن جیمین پارت ۴

جیمین:خوبه
یورا:راستی فردا کنسرت دارین
جیمین:آره
یورا:باش پس من میرم خونه تا فردا خدافظ
جیمین:خدافظ یک لحظه واستا
یورا برگشت جیمین از تو کیفش یک ظرفیت در بسته در اورد داد به یورا
جیمین:بیا اینم کیک تولدم
یورا:مرسی بای
جیمین:بای
(فردا ۸ شب)
یورا:جیمین کلتو بیار اینور
جیمین:نمی‌خوام
یورا:منو کفری نکن کلتو بیار اینور
جیمین:باشه باشه کفری نشو
قرار بود اول برن جلوی در سالن کنسرت به طرفدارا دست تموم بدم چهار تا ورقه امضا کنند برن تو گریمشون کردیم و رفتیم بیرون داشتن دست تکون میدادن که تو یک چیزی دیدی پرید جلو جیمین و به جای جیمین تیر خوردی و پرت شدی زمین
(تو بیمارستان)
جیمین:من همش تقصیر منه
جین:برای چی تقصیر تو
هوپی:نگران نباش جیمین از اتاق عمل سالم میاد بیرون
آرام:اون حالش خوبه گریه نکن
وی:جیمین آروم باش با گریه تو اون حالش خوب نمیشه که
کوک:نه نه نه نباید براش اتفاقی بیوفته
شوگا:نه نه نه اتفاقی براش نمیوفته
دکتر:همراهان خانم یورا
جیمین:منم یورا خوبه
دکتر:بله خوبه فقط باید زیاد مراقبش باشید
جیمین:باشه ممنون
یورا رو از اتاق عمل اوردن بیرون و بردن تو اتاق مراقبت های ویژه جیمین هم پشت در اتاق همش گریه میکرد
دکتر:یک نفر می‌تونه الآن بره پیش خانم یورا
جیمین:من من من میرم
جیمین رفت تو اتاق و پیش تخت یورا نشست
جیمین:پرنسسم نمی‌خوای پاشی هق.... نمی‌خوای منو بغل کنی هق....... پاشو دیگه دلم برات تنگ شده هق...دلم میخواد با هم دعوا کنیم سرم داد بزنی هق..... پاشو
جیمین که تو اتاق بود دکتر رفت پیش پسرا
دکتر:من یک چیزی رو جلو آقای جیمین نگفتم
آرام:چیو
دکتر:خانم یورا رفتن تو کما
کوک:یعنی چی ما الکی امیدوار بودیم بیدار بشه
دکتر:متاسفانه بله لطفاً خودتون به آقای جیمین یک جوری این قضیه رو بگین
لایک و کامنت یادتون نره لاولی های من