پارت ۱۴
داشتم جیغ جیغ میکردم جیمین همینجوری بی حس بهم خیره شده بود و داشت صبحونهش رو میخورد همینجوری داشتن میزدنم که گوشی جیمین زنگ خورد که بالاخره صدای جیمین اومد
_هی بستشه برید کنار... میری آماده میشی خوشگل ترین لباستو میپوشی و قشنگ به خودت میرسی
+چشم(گریه)
رفتم بدو برو تو اتاق درو بستم و همونجا بلند بلند گریه کردم یعنی چی چرا داره اینجوری رفتار میکنه ها طبق گفته ی خودش یه لباس پوشیدم یه زره هم به صورتم رسیدم میدونستم سرپیچی کردن از دستورات چه عوارضی داره بعد هم رفتم رو تخت
*هی دختره.... هوف بیا پایین
رفتم پایین جیمین قیافه ی سرده قدیمیش تحویلم داد گفتم
+جیمین چرا اینجوری شدی من کاره بدی کردم
_نه نه نه بیبی حرف گوش کن تو فقط تنها کاری بوی که کردی سادگی و زود با ریتم بود که البته این خیلی هم خوب شد برای من میدونی چرا.. (پوزخند) چون زود تر به هدفن میرسیدم
+یعنی چی داری راجب چی حرف میزنی؟
_ا/ت چی تو خودت دیدی که تو بقیه ندیدی ها چه دلیلی دارم برای عاشق بودنت تو با بقیه هیچ فرقی برام نداشتی الان هم حق عتراض نداری تازه باید خوشحال هم باشی که این چند ماه یه زندگی خوب رو تجربه کردی
_هی بستشه برید کنار... میری آماده میشی خوشگل ترین لباستو میپوشی و قشنگ به خودت میرسی
+چشم(گریه)
رفتم بدو برو تو اتاق درو بستم و همونجا بلند بلند گریه کردم یعنی چی چرا داره اینجوری رفتار میکنه ها طبق گفته ی خودش یه لباس پوشیدم یه زره هم به صورتم رسیدم میدونستم سرپیچی کردن از دستورات چه عوارضی داره بعد هم رفتم رو تخت
*هی دختره.... هوف بیا پایین
رفتم پایین جیمین قیافه ی سرده قدیمیش تحویلم داد گفتم
+جیمین چرا اینجوری شدی من کاره بدی کردم
_نه نه نه بیبی حرف گوش کن تو فقط تنها کاری بوی که کردی سادگی و زود با ریتم بود که البته این خیلی هم خوب شد برای من میدونی چرا.. (پوزخند) چون زود تر به هدفن میرسیدم
+یعنی چی داری راجب چی حرف میزنی؟
_ا/ت چی تو خودت دیدی که تو بقیه ندیدی ها چه دلیلی دارم برای عاشق بودنت تو با بقیه هیچ فرقی برام نداشتی الان هم حق عتراض نداری تازه باید خوشحال هم باشی که این چند ماه یه زندگی خوب رو تجربه کردی
۱۰.۷k
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.